سند ۲۰۳۰ یونسکو و ماهیت رژیم دیکتاتور آخوندی

روز یکشنبه 17 اردیبهشت، خامنه‌‌‌ای تحت عنوان دیدار با معلمان به صحنه آمد و در مورد سند معروف به 2030 یونسکو گفت: «این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بی‌سر و صدای آن قطعا٠‹ مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است». بعد از صحبتهای خامنه‌‌‌ای حملات به دولت روحانی به‌‌‌خاطر امضای این سند شروع شد که تا امروز ادامه دارد. مثلا٠‹ امروز که 20اردیبهشت است،

خبرگزاری مهر آخوندی خبر نامه 10نماینده مجلس ارتجاع را منعکس کرده و نوشته است:

«10 نماینده مجلس در نامه‌‌‌یی به هیأت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی، خواستار پاسخگویی رئیس‌جمهور و هیأت دولت در خصوص چرایی امضا و اجرای سند آموزش ۲۰۳۰ یونسکو شدند».

بعد هم کوچکی‌نژاد عضو مجلس آخوندی همین امروز 20 اردیبهشت96 گفته: «نمایندگان مجلس ماده 236 را امضا کردند که امروز اعلام وصول می‌شود و بر اساس این ماده گزارشی از روند تهیه سند آموزش 2030 جمع‌آوری می‌شود تا مشخص شود که چرا دولت سند 2030 یونسکو را تأیید و ابلاغ کرد و وزیر‌آموزش و پرورش آن را در برنامه‌‌‌های خود قرار داده است».

جالب است که این واکنشها در حالی است که همه آنها می‌دانند که امضای این سند توسط دولت روحانی فقط یک ژست تو خالی و فریبنده است و هیچ گام اجرایی برداشته نشده و نخواهد شد. با این حال باند خامنه‌‌‌ای برای استفاده در جنگ انتخابات به این حملات ادامه می‌دهند و البته در این کشمکشها ماهیت نظام و علت مخالفت با این سند هم روشن می‌شود. مثلا٠‹ روز 19اردیبهشت 96روزنامه حکومتی رسالت، ارگان باند مؤتلفه نوشت: «2030 یا برنامه نفوذ در آموزش و پرورش?! سازمان ملل، «توسعه پایدار» را به‌‌‌عنوان یک هدف و اصل مسلم در دستور کار خود قرار داده است از جمله هدف پنجم آن برابری جنسیتی است و نه عدالت جنسیتی. . یعنی «آموزش و یادگیری مادام‌العمر با کیفیت برابر و فراگیر برای همه».

آری، برابری زن و مرد و رژیم مثل جن و بسم الله می‌مانند و معلوم است که اصلا٠‹ اسمش را هم نمی‌توانند تحمل کنند. یک آخوند دیگر هم به نام رشاد که عضو شورای ضدفرهنگی نظام است امروز در همین مورد با تأکید بر تفاوتهای زن و مرد و نابرابری حقوق اونها گفته: «سند ۲۰۳۰ یادآور قراردادهای عهد قجری و پهلوی است. در برخی از مفاد این سند آشکارا مبنای تفاوت‌های جنسی انکار می‌شود. در حالی که از نظر ما زن و مرد تقاوتهایی دارند و حقوق حقیقی آنها مبتنی بر این تفاوتها است. در این سند تأکید دارد که نقش‌های کلیشه‌‌‌ای مثل مادر بودن را به زن‌ها تحمیل نکنید! نفی تفکیک جنسیتی در محیط آموزش و پرورش از دیگر مفاد این سند است، بیگانگان اصرار دارند کلاس‌های درس مدارس آموزش و پرورش به‌‌‌صورت مختلط برگزار شود!» 

شبیه به همین حرفها برای تأکید بر نابرابری زن و مرد و تأکید بر برتری مرد بر زن که از ارزشهای پایه‌‌‌یی نظام زن‌ستیز آخوندی است توسط سایر مهره‌‌‌های حاکمیت ولایت فقیه تکرار شده که چند مورد آنها به شرح زیر است:

آخوند نکونام نماینده خامنه‌‌‌ای در شهرکرد 20 اردیبهشت96: «امروز با اسلام زدایی از داخل و خارج از کشور مواجه هستیم و سند ۲۰۳۰ یکی از سندهای به‌‌‌معنی واقعی دین‌زدا و بسیار خطرناک است».

فاطمه آلیا از باند خامنه‌‌‌ای 20 اردیبهشت96: «اجرای سند ۲۰۳۰ برای کشورمان نتایج خطرناکی را در پی دارد و مسئولین با اجرای این سند بدون اطلاع مجلس مرتکب جرم شده‌‌‌اند».

آخوند نوری همدانی 20اردیبهشت96: «حوزه علمیه نباید در برابر سند 2030 سکوت کند. در سرفصل‌های این سند ذکر شده جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نباید باشد و مردم آزاد باشند. دولت این سند را گرفته و امضا کرده بدون آن که آشکار کند و مجلس درباره آن نظر بدهد در حالی که این سند با فرهنگ، مذهب، دین و قرآن منافات دارد».

اما وحشت از عنوان برابری زن و مرد تنها یک علت این واکنشهای گسترده است. یک علت دیگر نگرانی از این است که اگر قرار شود مفاد این سند سازمان ملل‌متحد اجرا بشود، رژیم باید آموزشهای نظامی به‌‌‌اصطلاح بسیج دانش آموزی را هم حذف کند. البته بگذریم که تنفری که در میان دانش‌آموزان علیه رژیم موج می‌زند جایی برای ادعای آموزش نظامی دانش‌آموزان باقی نمی‌گذارد. 

خبرگزاری فارس - بسیج اساتید و نخبگان حوزه: «غرب به‌‌‌دنبال زدودن همه آموزش‌ها، نمودها و زمینه‌‌‌های تقابل با استعمار و حتی دفاع نظامی استØ› از اینرو با نفی خشونت به‌‌‌دنبال کنار گذاشتن آموزه‌‌‌ی جهاد در اسلام، آموزش‌ های نظامی و حذف بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی است».

این قضیه دو واقعیت را خیلی خوب برجسته کرد. یکی ماهیت دیکتاتوری مطلقه در این رژیم است که دولت و نهادهای مختلف در آن هیچ کاره‌‌‌اند! دولت و وزارت آموزش و پرورش یک سند بین‌المللی را که همه کشورها آن را امضا کردند و ضامن اجرایی هم ندارد امضا می‌کند، اما خلیفه ارتجاع وارد می‌شود و میز را چپه می‌کند.

دوم ماهیت قرون‌ وسطایی این رژیم است که با هیچ‌یک از موازین بین‌المللی سنخیت و سازگاری ندارد و علنا٠‹ هم آن را بیان می‌کند.