جلال الدین حوسێنى فرزند سید صالح واژهاى بهرزنجى، در ٢٦ رجب سال ١٣٤٦ هجرى قمرى و ١٣٠ ٦ هجرى شمسی در شهر بانه دیده به جهان گشوده است.
جلال الدین حوسێنى فرزند سید صالح واژهاى بهرزنجى، در ٢٦ رجب سال ١٣٤٦ هجرى قمرى و ١٣٠ ٦ هجرى شمسی در شهر بانه دیده به جهان گشوده است. از سن ٦ سالگى شروع به یادگیرى و خواندن دروس دینى و کتب شعرى و قواعد ادبی و زبانى نموده است. آبان ماه ١٣١٩ پدرش دیده از جهان فرو بست و پس از آن همراه با ماموستا شیخ عزالدین حسینى برادر بزرگش به فراگیرى اصول دینى و علم آن زمان ادامه دادهاند. در بسیارى از شهرهاى کردستان در نزد استادان بزرگى اصول فقه و دین و سایر علوم را فراگرفت. در بهار ١٣٢٤ با ماموستا شیخ عزالدین با تشویق شخصيتهاى خوشنام و ميهن دوست آن زمان به تشکیلات "کومله احیا کرُد" که تشکلى مردمى بود، پیوسته و فعالیتهاى سیاسی خود را از آن هنگام آغاز نموده است. در خاطراتش شور و شوقى که از پیویستن به این تشکل و ایمان و عقیدهاى که سراپاى وجودش را فراگرفته بسیار سخن به میان اورده است. پس از آنکه کومله احیا کرد توسط دخالت شوروى سابق و باقروف از خط مردمى و ملى پیشین خود تغییر یافت، جناب ماموستا سید جلال الدین فعالیتهاى سیاسی خود را به شیوهاى مستقل ادامه داد و از آن وقت تا زمان انقلاب ٥٧ به شیوهاى منفرد مبارزهات خود را علیه استبداد رژیم شاهنشاهى ادامه داد و در اوایل انقلاب نیز رهبرى مبارزات مردم علیه رژیم شاه تا زمان سرنگونى را برعهده داشت و پس از ان نیز با چپاول دستاورد انقلاب مردمى توسط نظام ولى فقیه براى مدت زمانى شهر بانه تحت رهبرى ماموستا به دژى مستحکم در مقابل زورگوییهاى رژیم تازه به قدرت رسیده درآمده بود، به طورى که تحت نام دفتر ماموستا شیخ عزالدین و رهبرى وى حماسه و داستان مقاومت ٣٠ روزه شهر بانه در برابر نیروى بیشمار رژیم تازه به قدرت رسیده آخوندى به ثبت رسید که بر اثر ان ضربه سهمگینى بر پیکر رژیم دیکتاتورى اخوندى وارد امد و پس از ان واقعه خمینى گفت مردم کردستان من صداى شما را شنیدم. جناب ماموستا فعالیتهاى خود را همچنان در تشکیلات دفتر ماموستا شیخ عزالدین که تشکیلاتى مستقل و مردمى بود ادامه داد. ضرورت سیاسی کردستان و فقدان نیروى ملى مذهبى که قادر باشد در مقابل همه شایعات رژیم منفور آخوندى مبنى بر کافر بودن مردم کردستان قد علم کند و با ایمان راسخ به مبارزه علیه استبداد و ظالمان وارد میدان شود، جناب ماموستا سید جلال الدین حسینى را بران داشت که پس از دوسال فعالیت در دفتر ماموستا شیخ عزالدین همراه با شمارى از علماى دینى کردستان و روشنفکران و آزادیخواهان کردستان اقدام به تشکیل سازمانى با عقاید ملى و مذهبى نمایند و در نتیجه در ٥شهریور ١٣٥٩ سازمان مبارزه ملى و اسلامى کردستان ایران را تأسیس نمودند. از آن به بعد تا سال ١٣٨٤ رهبرى سازمان خهبات را برعهده داشته و پس از ان نیز در رهبرى و راهنمایی سازمان خهبات و مبارزه مردم کردستان نقش چشمگیرى را ایفا نمود.با کمال تاسف در تاریخ ٣٠ تیر ١٣٨٩ این رهبر فرزانه و مبارز خستگى ناپـذیر خلق کرد دار فانى را وداع گفت. همکنون سازمان خهبات کردستان ایران مبارزه خود را براى رهایی خلق کرد و تأسیس حکومتى دمکراتیک و پارلمانى در کردستان ادامه مى دهد. سازمان خهبات به همه افکار و ادیان احترام مى گـذارد و خود را ناجى همه طیفهاى گوناگون موجود در کردستان مى داند.