ریموند تنتر مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و ایوان ساشا شیهان مدیر برنامه مطالعات عالی در روابط بینالملل و امنیت انسانی در دانشگاه بالتیمور طی مقالهیی
ریموند تنتر مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و ایوان ساشا شیهان مدیر برنامه مطالعات عالی در روابط بینالملل و امنیت انسانی در دانشگاه بالتیمور طی مقالهیی که روز یکشنبه 22بهمن در نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا درج شده ازجمله نوشتند: پیونگ یانگ تنها رژیم سرکوبگری نیست که دولت ترامپ باید با آن برخورد کند، رژیم ایران نیز وجود دارد. شرایطی که رژیمهای سرکوبگر کره شمالی و ایران دارند کاملا متفاوت هستند: پیونگ یانگ ایزوله شده و زیر فشار نیروهای خارجی است. اما تهران با بزرگترین قیام های داخلی از سال 2009 مواجه است.
عملکردهای سرکوبگرایانه تهران نسبت به تظاهر کنندگانی که برای آزادی میجنگند ، رژیم را در موضع دفاعی در برابر رویکرد تهاجمی واشینگتن قرار داده است. علاوه بر این، اتحاد دو حزبی آمریکا در حمایت از تظاهر کنندگان ایرانی، حاکمان مذهبی رژیم را بهشدت نگران کرده است و چشمانداز انقلاب مردم ایران را هر چه بیشتر بارز کرده است...
تهران مدت هاست که از خواست جهانی برای اداره امور حکومت بشکل درست رویگردان بوده است. اما این تاکتیک حقیقت کمتر شناخته شده تری را برجسته میکند که آن را از دیگر رژیمهای سرکش، ازجمله کره شمالی متمایز میکند: تهران بیش از اینکه از تهدیدات خارجی بترسد- از تهدیدات داخلی در ترس و نگرانی بهسر میبرد، حتی تهدید از سوی نیروی پیشگیرانه.
عالمان سیاسی میدانند که بازدارندگی، سیاست تهدید، جلوگیری از نفوذ و تغییر رژیم از درون نیازمند شرایط متفاوتی است و یک انقلاب نرم نیازمند عاملی فعال و قابل اتکا می باشد که بتواند این امر را محقق نماید.
تحریمها و دیپلماسی فشار برای کاهش تهدیدات که از پیونگ یانگ می رسد بسیار حیاتی هستند زیرا هیچ مخالف درونی وجود ندارد که بتواند به رهبر عزیز ضربه زند. اما این امر در مورد تهران صادق نیست، چرا که تغییر رژیم بهدست مردم یک گزینه روی میز است.
سیاستگذاران ایالات متحده علاقهمند به استفاده از اهرم نارضایتی در خیابان های ایران، باید از قیام مستمر ضد رژیم حمایت کنند. اما چطور? با ابراز همسویی با اپوزیسیون اصلی رژیم حاکم مذهبی، یعنی شورای ملی مقاومت ایران. یک تحقیقات انجام شده توسط کمیته سیاستگذاری ایران در سال 2013 نشان داد، تهران اهمیت بسا بیشتری به این جنبش اپوزیسیون میدهد تا به همه گروههای مخالف دیگر بهطور سرجمع.
تغییر رژیم بهصورت معتبر و در کادر ایران شامل توانمندسازی، شناسایی و همبستگی با اپوزیسیون دموکراتیک اصلی این رژیم صورت میگیرد و نه نادیده گرفتن آن و یا اشغال گری.
دیپلماسی فشار و تحریمها در کاهش تهدیدات ناشی از پیونگ یانگ و رژیم ایران مؤثر بودهاند. اما تغییر رژیم از درون، مسیر سومی را در میان گزینه رویارویی نظامی و مماشات تنها در ایران ایجاد میکند.
در واپسین روزهای بازیهای زمستانی، واشینگتن باید توجه رسانهها را نسبت به رژیم سرکش در پیونگ یانگ جلب نماید تا بتواند در مورد تحقیقات نویسندگان درباره اینکه بهترین شیوه برای مقابله با شریکش در تهران چیست دست یابند.