در حالي که تصميمات موفق الربيعي, مشاور امنيت ملي عراق, عليه ساکنان اشرف, نفرت و انزجار گسترده يي را در بين مردم عراق و در جامعه بين المللي بر انگيخته است,
وي شب گذشته بار ديگر در تلويزيون دولتي العراقيه ظاهر شد و کلکسيوني از دروغها و اتهامات تکراري عليه سازمان مجاهدين خلق ايران و ساکنان اشرف سر هم بندي نمود تا رضايت ديکتاتور مذهبي حاکم بر ايران را حاصل کند و نيز اقدامات غيرقانوني و سرکوبگرانه عليه ساکنان اشرف را توجيه نمايد. برخي از اکاذيب به قرار زير است:
1-ربيعي مي گويد اکثر کشورهاي جهان سازمان مجاهدين را يک سازمان تروريستي مي دانند و عراق نيز آنرا تروريستي مي داند.
ما از او مي خواهيم اگر درست مي گويد اسم 10کشور را که مجاهدين در ليست تروريستي آنها هستند اعلام کند. او ميداند که مجاهدين هيچگاه در ليست سازمان ملل نبوده اند, از ليست انگلستان و ليست اتحاديه اروپا خارج شده اند و ليست آمريکا را هم در دادگاه به چالش کشيده اند. او مي داند دولت آمريکا پس از 16ماه تحقيق و اسکرين تک تک افراد اشرف اعلام کرد که ساکنان اشرف هيچ ارتباطي به تروريسم ندارند و هيچ اتهامي عليه آنها وجود ندارد.
2-در حاليکه امکانات تبليغاتي رژيم ايران و دولت عراق بدون هيچ گونه محدوديتي در اختيار وي قرار دارد تا دروغهايش را عليه مجاهدين پخش کند از « ماشين وحشتناک تبليغاتي که مجاهدين در جهان هدايتش ميکنند و ماشين روابط عمومي و ماشين سياسي» اين سازمان شکوه مي کند.
به آقاي ربيعي بايد گفت اين ماشين تبليغاتي مجاهدين نيست که اراده جهنمي رژيم آخوندي براي قتل عام مجاهدين در شهر اشرف و خدمات افرادي مانند ربيعي به رژيم ايران را افشاکرده است, بلکه اين پايداري مجاهدان شهر اشرف و برحق بودن خواست آنها و حمايت ستايش برانگيز زنان و مردان عراقي و همبستگي جهاني با اشرف است که توطئه هاي شوم رژيم آخوندي عليه آنان را يکي بعد از ديگري در هم شکسته است.
3-ربيعي در مصاحبه اش چندين بار تکرار کرده است که «5 يا 15 يا 20 و يا 25 نفر هستند که روي بقيه کنترل دارند. اکثريت مطلق ساکنين قرارگاه شستشوي مغزي شده اند و مي خواهند به کشورشان بازگردند».
او به خوبي مي داند که آژانسهاي مختلف آمريکايي ساکنان اشرف را در سال 2003 و 2004 به طور خصوصي و بدون هيچگونه ناظري, يک به يک مورد مصاحبه قرار داده و از آن پس هم هر سال اين سؤال را در برابر تک تک افراد قرار دادهاند که آيا مايل هستند بروند يا در اشرف بمانند? آخرين بار هيأت نيروهاي آمريکايي در روزهاي 19 و 20 مردادماه سال گذشته همين سؤال را در برابر يکايک ساکنان اشرف قرار دادند و پاسخها را ثبت کرد. علاوه بر اين هيأت مساعدت ملل متحد (يونامي) در تيرماه سال1386 به مدت چهار روز در اشرف بوده و با ساکنان آن به تنهايي گفتگو کرده است. همچنين کميته بين المللي صليب سرخ از شهريور تا اسفند1387 طي 6ماه, سه بار و هر بار سه روز را در اشرف به سر برده و بسياري از اشرفيان به تنهايي و آزادانه بحث و گفتگو کرده است. هيأتهاي مختلف از کشورهاي اروپايي و آمريکا و کانادا و پارلمان اروپا نيز تاکنون بارها و بارها به اشرف رفته و همه چيز و همه کس را از نزديک ديده اند. در روزهاي 7 و 8 اسفند گذشته نيز هيأت رسمي عراقي هم مصاحبه هاي خصوصي خود با ساکنان اشرف را با حضور افسران آمريکايي آغاز کردند اما بعد از مصاحبه با 168 تن از ساکنان, اين مصاحبه ها به رغم پيگيريهاي مجاهدين متوقف شد.
معلوم نيست موفق الربيعي اگر اين اندازه نگران سلطة يک گروه کوچک «5 و يا 15 و يا 20 و يا 25 نفره» بر مقدرات ساکنان اشرف است, چرا ارتباطات 3400نفر ديگر را با جهان خارج قطع کرده است و اجازه نمي دهد شخصيتهاي سياسي و هيأتهاي پارلماني و خبرنگاران از اشرف بازديد کنند. اگر او درست مي گويد, بهتر است ممنوعيت ورود خبرنگاران و هيأتهاي خارجي را به اشرف لغو کند تا جهان از اين «مغزشويي» و از ماهيت و عملکرد اين «رهبران واقعا بد» مطلع شود. براي اين کار آقاي ربيعي البته بايد مغز عاريتي ولي فقيه ارتجاع را از خود بشويد !
4-ربيعي در يک دروغ رسواي ديگر مدعي شد دو تن اشرف را ترک کردند و « نزد ما هستند يکي از آنها مي گويد که ما را به صورتي فراري دادند و به من گفتند که برو خودت را در ارتش عراق بسوزان و بگو که ارتش عراق مرا سوزاند» .
الحق که دروغگو کم حافظه است. ربيعي از ياد برده است که در اطلاعيه اش به تاريخ 30دي87 (19ژانويه 2009) اين داستان مجعول را به گونه ديگري روايت کرده است و اعلام کرده بود «يکي از ساکنان قرارگاه اشرف خودش را تحويل نيروهاي امنيتي عراق داد و گفت از سوي سازمان براي اقدام به يک عمليات انتحاري بعد از اين که وارد مقر نيروهاي امنيتي عراق شد اعزام شده است». به نظر مي رسد چون مواد انفجاري يافت نشده و نيروهاي آمريکايي هم بريده مزبور را ديده بودند, آقاي ربيعي ناگزير از تغيير سناريوي خود شده است!
5-بار ديگر ربيعي با 1000درصد مبالغه مدعي شد اشرف 400 کيلومتر مربع وسعت دارد و اين مساحت براي ساکنان آن بسيار زياد است.
اين بزرگنمايي 10 برابر, فقط به اين دليل است که بتواند فشارها و اقدامات سرکوبگرانه در داخل قرارگاه را توجيه کند و بگويد مي خواهيم بر اراضي عراق حاکميت و تسلط داشته باشيم.
6-ربيعي در مورد ساختمان تحت محاصره مي گويد «آنجا يک ساختمان خالي در داخل قرارگاه وجود دارد, البته نه در داخل بلکه در کنار قرارگاه مي باشد. ارتش عراق با يک گردان اقدام کرد. گردان در چند چادر و چند بنگال مستقر شده و مي خواهد يک ساختمان داشته باشد. ساختمان متعلق به عراق روي خاک عراق مي باشد...... اکنون ارتش عراق اقدام کرده تا در برخي ساختمانها و سالنها اقامت کند. اين ساختمانها و سالنها متعلق به عراق هستند و براي ارتش عراق ساخته شده اند. ساکنان قرارگاه آمده و آنجا را اشغال کرده و شورش شهري در آن اعلام کرده اند و اکنون نمي خواهند آن را ترک کنند».
اين نکات تماما٠‹ دروغ است. اين ساختمان هرگز متعلق به ارتش عراق نبوده و تماما٠‹ توسط ساکنان اشرف و با پول آنها ساخته شده است. اين ساختمان خالي نبوده و همچنانکه دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران از آغاز اعلام کرد محل استقرار صدها تن از ساکنان اشرف مي باشد که شمار زيادي از آنان را زنان تشکيل مي دهند.
در مورد گردان عراقي نيز ساکنان اشرف از ابتدا به مقامات عراقي گفتند از هيچ کمکي که در توانشان باشد مضايقه نخواهند کرد و در همين راستا دو ساختمان و مقادير قابل توجهي بنگال و برج و ژنراتور و مجموعه هاي بهداشتي و منابع آب در اختيار گردان گذاشتند.علاوه بر اين در روز 22 اسفند (12 مارس2009) وقتي از جانب موفق الربيعي به ساکنان اشرف ابلاغ شد که بايد ساختمان خود را سريعا تخليه کنند, آنها هم به نيروي عراقي و هم به فرماندهي نيروهاي امريکايي, شفاها و همچنين بطور کتبي اطلاع داده اند که اگر نيروي عراقي في الواقع نيازمند ساختمان است ,حاضرند در اسرع وقت برايش بسازند و همه هزينه ها را هم برعهده مي گيرند.
7-در يک بهانه جويي سخيف ديگر ربيعي با اين که اذعان مي کند ساکنان اشرف «زراد خانه سلاحهاي وحشتناک» خودشان را «با ليست به آمريکاييها تحويل داده اند», مي گويد «الان ميخواهيم قرارگاه را بازرسي کنيم که آيا سلاح مانده است يا نه.
کساني که امروز اين قبيل اباطيل را بهم مي بافند همان کساني هستند که در سالهاي قبل از جنگ مدعي بودند مجاهدين در قرارگاههايشان سلاحهاي کشتار جمعي عراق را پنهان کرده اند.
8-ربيعي مدعي شده است دولت عراق اسامي و مشخصات ساکنان اشرف را در اختيار ندارد.
اين بخش از اظهارات آقاي ربيعي دو بار دروغ است. زيرا افراد اشرف تماما و تک به تک توسط نيروهاي آمريکايي اسکرين شده و هويت و مشخصات کامل آنها بعنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسيون چهارم ژنو ثبت شده است. ساکنان اشرف در اساس موظف نبودند اين مشخصات را در اختيار عراق قرار بدهند بويژه که هيچ تضميني وجود نداشت که اسامي در اختيار رژيم ايران قرار نگيرد و در «توافق دوجانبه» غيرقانوني با ديکتاتور خون آشام مذهبي حاکم بر ايران مورد معامله قرار نگيرد. با اينحال ساکنان اشرف براي نشان دادن حسن نيت خود تمامي اسامي و مشخصات را در اختيار دولت عراق قرار دادند. بنابراين دعاوي ربيعي تنها تشبثات مذبوحانه است و چنتة خالي او را نشان ميدهد.
9-ربيعي مي گويد «وزارت حقوق بشر فرمي براي چک خواسته ها درست کرده و بين 3418 تن توزيع کرد که فقط 180 تا برگشت , و به هيچيک اجازه داده نشد که فرم چک خواسته را برگرداند.
اين هم يک دروغ و خلط مبحث ديگر است زيرا نه فرمي بين 3418 تن توزيع شده است و نه اين روايت که فقط 180 فقره آن برگشته است, صحت دارد.
توضيح اين که کميته عراقي (به رياست موفق ربيعي) خواستار مصاحبه با تک تک افراد اشرف و در عين حال پر کردن يک فرم و امضا کردن آن بود. اما کميته بين المللي حقوقدانان در دفاع از اشرف که در برگيرنده 8500 حقوقدان از اروپا و آمريکا و شامل وکلاي ساکنان اشرف است مي شود, بعد از آن که نيروهاي عراقي ديدار وکلا و هيأتهاي نمايندگي خارجي را از اشرف منع کردند, در نامه 28 ژانويه 2009 خطاب به ساکنان اشرف نوشت: «کميته بين المللي حقوقدانان دردفاع از اشرف پس از مشورت با کميته در جستجوي عدالت که در برگيرنده 2000پارلمانتر در اروپاست و رئيس آن دکتر آلخو ويدال کوادراس مي باشد , مايل است اين نکته را به عنوان راهنماي عمل حقوقي شما به اطلاعتان برساند که بدون حضور وکلايتان هيچ متن يا پرسشنامه يا توافقنامه مکتوبي را امضا نکنيد. دور زدن وکلا و ناديده گرفتن آنها در هيچ کشور دموکراتيکي که قانون بر آن حکومت مي کند معمول نيست و حاکي از ناديده گرفتن حقوق پايه يي موکلان مي باشد».
کميته بين المللي حقوقدانان در توضيح رهنمود خود خاطرنشان کرد: « با توجه به اظهارات غير قانوني روزهاي اخير آقاي موفق الربيعي چه در تهران و چه در بغداد و به خصوص تأکيدات او مبني بر اين که «سکنه کمپ اشرف بايد عراق را ترک کنند و اين کمپ ظرف دو ماه تعطيل خواهد شد و «برخي از اعضاي اين گروه را, به محاکم قضايي عراق تحويل خواهيم داد, و برخي را به محاکم قضايي ايران تحويل خواهيم داد , قبل از هر چيز, دولت عراق, همچنانکه پيش از اين دولت آمريکا انجام داده است, مي بايست حقوق ساکنان اشرف را به رسميت بشناسد و آنرا در يک سند رسمي و مکتوب در اختيار تک تک شما قرار دهد».
10-اما تا آنجا که به مصاحبه با ساکنان اشرف بر مي گردد همچنان که در اطلاعيه هاي پيشين دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران خاطرنشان شده بود, ساکنان اشرف در روزهاي 7 و8اسفند(25 و26 فوريه 2009) کمال همکاري را با هيأت وزارت حقوق بشر عراق که خواستار مصاحبه بود به عمل آوردند و ساختمانها و بنگالهاي ضروري براي مصاحبه را در محلي که مورد نظر هيأت مزبور بود ,فراهم کردند. اين هيأت طي 2روز با 168 تن از ساکنان اشرف به طور خصوصي, بدون هيچ مشکلي و بدون حضور هيچ فرد ديگري از مجاهدين مصاحبه کرد. در مصاحبه ها افسران آمريکايي به عنوان ناظر حضور داشتند و هيأت صليب سرخ که در آن روزها در اشرف به سر مي برد از مصاحبه ها و شيوه برگزاري آنها بازديد کرد و يونامي نيز در جريان امر قرار داشت. قرار بود اين مصاحبه ها که ساکنان اشرف همگي براي شرکت در آن اعلام آمادگي کرده بودند پس از تعطيلات پايان هفته ادامه پيدا کند اما بدون هيچ گونه پيش آگهي قطع گرديد و اکنون اين چنين مورد سوءاستفاده ربيعي قرار مي گيرد. مقامات آمريکايي و عراقي مستقر در اشرف و ارگانهاي بين المللي ذيربط در جريان پيگيريهاي مستمر ساکنان اشرف در اين رابطه قرار دارند. طبق آخرين اطلاعات, وزارت حقوق بشر عراق از روز 8 فروردين مصاحبه ها را ادامه مي دهد.
11- از آنجايي که دروغهاي موفق الربيعي با الگوي ولايت فقيه مصرفي جز توجيه نقض حقوق ساکنان اشرف و زمينه سازي براي يک فاجعه انساني ندارد, مقاومت ايران, همه سازمانهاي بين المللي ذيربط بخصوص کميته بين المللي صليب سرخ, کميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد, کميسر حقوق بشر ملل متحد و يونامي و همچنين مراجع مذهبي و احزاب و شخصيتهاي سياسي و پارلماني عراقي را اعم از شيعه و سني و مسيحي و همچنين عرب و کرد و ترکمن فرا مي خواند تا نمايندگان خود را به بازديد از قرارگاه اشرف بفرستند و پيرامون دروغهاي موفق الربيعي تحقيق و گزارش تهيه کنند. در اشرف چيز مخفي وجود ندارد و نمايندگان مزبور مي توانند به هر کجا خواستند بروند و با هر کس که خواستند گفتگو کنند. از آقاي ربيعي هم مي خواهيم از ورود اين هيأتها به اشرف , ممانعت به عمل نياورد.
12-مشکل کنوني برخلاف ادعاهاي آقاي ربيعي, نه در عدم همکاري ساکنان اشرف با نيروهاي عراقي است ,نه در اين که آنان مي خواهند «بحران ايجاد» بکنند, نه در مساحت اشرف و نه در ساختمان تحت محاصره است.
مشکل و صورت مسأله بسيار روشن است. مشکل همانا فشار ديکتاتوري ديني حاکم بر ايران به دولت عراق براي انهدام اشرف و ساکنان آن است. اين امر را ساکنان اشرف و کميته بين المللي حقوقدانان براي دفاع از اشرف و کميته بين المللي در جستجوي عدالت و کميته هاي پارلماني در کشورهاي مختلف اروپايي و فدراسيون بين المللي حقوق بشر و سازمان عفو بين الملل و پارلمان اروپا و شوراي اروپا بارها هم به طور مکتوب و هم در ملاقاتهاي گوناگون به مقامات آمريکايي و مقامات عراقي و مراجع بين المللي متذکر گرديده اند. آنان به طرق مختلف از يکسال پيش خاطر نشان کرده اند که انتقال حفاظت اشرف از نيروي آمريکايي به دولت عراق, هم امنيت ساکنان اشرف را قويا به خطر مي اندازد و هم به مصلحت دولت نوپاي عراق که بي دريغ از اين بابت تحت فشار رژيم ايران مي باشد, نيست. انتقال حفاظت اشرف به دولت عراق, تنها بر مطامع و منويات شوم ديکتاتوري ولايت فقيه مي افزايد. روند تشديد محدوديتهاي سرکوبگرانه و تعرضهاي غيرقانوني عليه ساکنان اشرف از روز 20فوريه 2009 که به گفته آقاي موفق ربيعي حفاظت اشرف به طور کامل به دولت عراق منتقل شده است, به روشني گوياي صحت برآوردهاي بين المللي در اين باره است. ماشه جنايتکارانه اين تعرضات را خامنه اي در اظهارات آمرانه اش به رئيس جمهور عراق, يک هفته پس از اين انتقال کامل حفاظت در 28 فوريه2009
(10اسفند1387)کشيد.
بر اين اساس,همچنانکه کميته بين المللي در جستجوي عدالت در نامه 15 مارس خود به رئيس جمهور آمريکا نوشت, تنها راه حل در اين است که : «چه بدليل تعهدات بين المللي آمريکا , چه در چارچوب اصل مسئوليت حفاظت (RTOP) و چه به خاطر تعهدات ناشي از توافقنامه ساکنان اشرف با نيروهاي آمريکايي وضعيت به قبل از ژانويه 2009 برگردد و نيروهاي آمريکايي حفاظت ساکنان اشرف را بر عهده بگيرند».
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
2فروردين1388 (22مارس2009)