بارزبودن تفکرات و بينشهاى منفی در انسان، مسیر اصول و ارتباطات اجتماعی را بە سراشیبی سوق دادە و در اين احوال، متاسفانە نظم نوین جهانی نيز، روند نامتمدنانە و دور
شیلان محمدی
بارزبودن تفکرات و بينشهاى منفی در انسان، مسیر اصول و ارتباطات اجتماعی را بە سراشیبی سوق دادە و در اين احوال،متاسفانە نظم نوین جهانی نيز، روند نامتمدنانە و دور از پایەهای والای اخلاقی انسانی رانشان میدهد،و سیاستهای جهان براساس مصلحت یکجانبەگرایانە و چشم پوشی از مصالح ومنافع عمومی پایەریزی شدە است. در قوانین عمومی بین المللی قدرتهای غالب، نیروهای ضعیف را ترد کردە، بەشیوەای کە به قوانين جنگل شباهت داشته و بابنیاد تشکلها و نهادها براى تداوم این روند غیراصولی، متاسفانە طرف برندە، تنها بەدنبال بدست آرودن منافع خود بودە. درتاریخ بشریت صدها و هزاران حاکمیت و سیستم دیکتاتوری وجود داشته که ملتهای فراوانی را درکرەی خاکی سرکوب وموردستم قراردادەاند.
یکی از ملتهای تحت ظلم، ملت کورد میباشد ، ملتی کە از جنگ چالدران تاکنون ميان جهار کشور تقسیم شدە و مستمرا برای ازمیان برداشتن و آسمیلاشدنش ازجانب حکومت، سیستم و رژیمهای حاکم مورد سرکوب قرارگرفتە و حقوقش پایمال شدەاست.ازآن زمان تاکنون ،ملت کورد، طعمەای برای قدرتهای دیکتاتور و ضد کوردی شدە و درتمام قسمتهای کوردستان ساکنانش استثمار شدە و حتی روش زندگی معمولشان بەاختیار خودشان نبودە است، وهر قیامی نیز کە دربرابر آن ستمها و ظلمها صورت گرفتە، رهبرانشان ترور واعدام، جوانهایشان قتل عام، و شورش و قیامشان سرکوب شدەاست.
مشکلات ذکر شدە، کوردهارا ناچار ساختە، کەبرای نیل بەآزادی و رهایی ازبند ستمگران چشم براه کمک ویاری دیگران باشد. اما متاسفانە، ازجانب آنها نيز باردیگر ضربەای بزرگ بە ملت کورد واردشدە و رژیمهای دیکتاتور و فاسد توانستەاند ازاین وضعیت سواستفادە کردە و ملت کورد را بەجان هم بیاندازند.تاریخ شاهد این حقیقت است کە ملت کورد تاکنون هیچ منفعت ونقشی درمیان تعاملات سیاسی ابرقدرتهای جهان نداشتە و آنها همیشە برای عدم حذف و احقاق حقوقش تلاش نکردەاند. ملت کورد کەبەاین مرحلە رسیدەاست تنها با اتکا به تلاش و قربانی دادن های خود بودە و هیچ قدرت جهانی در مبارزەی برحقش یارو همکارش نبودەاست، بدین دلیل امیدواربودن وانتظار کمک از ابرقدرتها بجز ناامیدی و سردرگمی هیچ منفعتی برای ملت کورد در پی نخواهدداشت و ابرقدرتها، تنها زمانی بەیاد کورد میافتند کە مصلحتشان درکوردستان باشد. آنچەتاکنون مبرهن است، و تاریخ بە اثبات رساندە، این حقیقت رابە ملت کوردمیگوید، روند و راهى را کە دردنیای سیاست پیش گرفتە اشتباە بودە و ضروریست ملت کورد تمام تلاش و کوشش خودرا برای پاسداری دستاوردهایش وزندە نگەداشتن آنچە خودو آنچە کەدارد، معطوف کند.