با شروع جنگ ایران و عراق در سال ±¹¸۰ میلادی حکومت اسرائیل آشکارا و غیر علنى از رژیم ایران حمایت میکرد، با این تصور که قدرت گرفتن حکومت صدام حسین، تبدیل به خطری برای اسرائیل میشود. اما با اتمام جنگ ميان حاکميت ایران و حکومت عراق، ارتباطات ایران و اسرائیل دچار تنش شد، مخصوصا که رژیم ایران نفوذ در کشورهای عربی و اسلامی را در برنامە خود قرار دادە و همچنین باتوجە بە پیشبرد سیاست صدور انقلاب خمينى به خارج از مرزها و کشورهای منطقه، به دشمنی با اسرائیل و محو آن از نقشه جهان و انکار واقعه هولوکاست بەشدت نیاز داشت که این تحولات باعث ایجاد تنشهای بیشتر بین ارتباطات غیر رسمی آنها شد.
در مقابل اسرائیل نيز اگر زمانی کشورهای عربی را دشمن خود مى دانست، اکنون سیاست آشتی با کشورهای عربی منطقه را پیش میبرد تا توجه عموم را بە یک دشمن مشترک یعنی رژیم آخوندی متمرکز کند.
رژیمی که آشکارا از محو و نابودی اسرائیل صحبت میکند و در تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای است و از طرفی هزینە زیادی برای ساخت گروه های تروریستی و گسترش آنها در سطح بین المللی صرف میکند، قدرمسلم هشداری برای اسرائیل بودە و این کشور را مجبور ميسازد تا برای حفظ موجودیت خود از هر راە و متدی استفادە کند.
همانطور که شاهد بودەایم، اسرائیل قبلا تنها از راه مقابله با گروه های تروریستی وابستە به ایران، مانند حماس و حزب الله با حاکميت در ایران میجنگید و تمامی توجه او بر دسته ها و گروهای تروریستی وابستە به تهران بود. اما دیگر رویکرد اسرائیل همانند گذشتە بە قول خود مقابلە با شاخەها نیست و آنچە هم اکنون شاهد آن هستیم تغییر هنر و سیاست جنگ در مقابل حاکميت آخونديست.
در چند سال گذشته، اسرائیل دهها ضربه سخت به رژیم آخوندی وارد کرده است و پایگاه های نظامی رژیم در سوریه دائما از طرف اسرائیل هدف قرار میگیرد.
در اين برهه زمانى اجرای عملیات های نابودگر در داخل ایران و تهران و مراکز هسته ای رژیم بوده، همچنین حذف افرادی که در برنامەهای جنگ افروزانە هسته ای و مدیریت عملیات تروریستی در مقابل اسرائیل و مخالفان رژیم دست دارند قابل توجه است. همینطور خارج کردن اطلاعات سری و محرمانه اتمی آخوندها و یا دادگاهی افراد مزدور و نیابتی رژیم برای انجام ترور، در داخل ایران در ردیف اول برنامه های اسرائیل بوده است.
جدا از اینها موضوع مرگ و یا ترور بیش از · عضو سپاه قدس و افرادی مرتبط با برنامه های اتمی روی میز است که هنوز کاملا روشن نیست که این رخدادها با سیاستهای زدن سر اختاپوس از طرف اسرائیل مرتبط است و یا سناریوی تسویه حساب داخلی رژیم میباشد. اما آنچه که معلوم است هر کدام از این سناریو ها درست باشد در نتیجه و ادامە جنگ رژیم با اسرائیل این وقایع صورت گرفته است.
آنچه مایه تعجب است، پاسخ و واکنش مقامات رژیم آخوندی در مقابل این عملیات مستمر میباشد کە کاملا بزدلانه و غیرواقعی است.
هر زمانی عملیات ویرانگری در مقابل رژیم ایران از طرف اسرائیل انجام می شود، رژیم ایران اقلیم کوردستان را هدف قرار می دهد . انگار اقلیم کردستان خاک اسرائیل بودە و آنرا مورد حمله موشکی و پهبادی قرار میدهد و مسئولیت این اعمال بیشرمانه را نیز با افتخار بر عهدە میگیرد.
بدیهیست ترور و تروریسم یکی از متدها و ابزار همیشگی رژیم جنایتکار آخوندی است و بیش از ´۰ سال است که این متد را در مقابل مخالفین به کار میگیرد و آخرین ترور رژیم، ترور ناجوانمردانە اکبر سنجابی فعال سیاسی و هوادار سازمان خبات کردستان ایران بود. اما در مقابل ضربات اسرائیل بە مردم اقلیم کردستان آسیب میرساند و در اقدامی مضحکانە مردم عادی کردستان را افسران موساد میخوانند و از طریق گروه های نیابتی خود در عراق خطر برای این منطقه درست می کنند .
از این عجیب تر مشخصات افرادیه که رژیم تحت عنوان افسران موساد آنها را هدف قرار میدهد . یک روز ادعا میکنند ( هانی رمزی ) افسر موساد مورد هدف قرار گرفته است و یک روز اسم (نوفاز بوکر ) پخش می شود ، سپس مشخص میشود کە این فراد بازیگر های سینما و افرادی هستند که در فیلمهای مصری نقش افسران موساد را بر عهده داشتند .
اسرائیل از قول نفتالی بنت اعلام کرد که دیگر خودمان را با شاخ و برگهای زیر نظر رژیم ایران مشغول نمیکنیم و مستقیما سر اختاپوس را هدف قرار میدهیم و در حقیقت طی ماههای گذشته درستی این سیاست و جدی بودن آن تایید شده است .
رژیم ایران در وضعیت بسیار بحرانی قرار دارد و مشکلات عدیدەای چهار طرف آنها را گرفته است. موج اعتراضات داخلی دائما در حال گسترش و برنامه احیای برجام با مشکل خیلی جدی روبرو شده است و در منطقه نیز به صورت عملی راە هرگونە دخالتی از رژیم سلب گشتە و این شرایط نوین لرزە بە پیکیر نظام آخوندی افکندە،است.
گزینه های رژیم ایران برای بیرون رفت از بحران و مشکلات بسیار کم است آنچه روشن است رژیم ایران هر گزینەای را برای کاهش بحرانها انتخاب کند باعث محدود تر شدن موقعیت و قدرت او خواهد شد و راهی برای اینکه پیروزی خود را تضمین کند در مقابل حاکمیت وجود ندارد .