تاریخ: 27 دیماه 1403
مجری: وضعیت سیاسی در خاورمیانه در طول سال گذشته به سرعت تغییر کرده است که افراد کمی چنین تغییرات سریعی را پیشبینی میکردند. جنگ حماس علیه اسرائیل در نوار غزه که غزه را به سمت ویرانگی برد و سپس جنگ حوثیها و حزب الله لبنان که به کشتن روسای آنها پایان یافت. بعدا هم جنگ سوری که در مدت هشت پایان یافت و گروههای جهادی اسلامی افراطی به حاکمیت رسیدند. نکته اساسی در این تغییرات، مسئله ایران و جبهه مقاومت آن است که از آن به عنوان یک شکست بزرگ یاد میشود. تغییرات متوقف نشده اند، اما کندی در آن حس میشود. میشود با روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده این تغییرات سرعت مجدد به خودش بگیرد و تبدیل به مانشت رسانهها در جهان گردد.
سلام. من افسانه رحیمی هستم و در خبات میدیا با برنامه «دیدار ویژه» با شما هستم. در برنامه امروزم، کاک باباشیخ حسینی دبیرکل سازمان خبات کردستان ایران مهمان ما است. میخواهیم در برنامه امروز، وضعیت ایران و منطقه و به ویژه خاورمیانه بررسی کنیم.
مجری: کاک باباشیخ از اینکه دعوت ما را پذیرفتید سپاسگزارم. از این سوال آغاز میکنیم که چرا تحولات به این سرعت رخ دادند؟ آیا این ربطی به استراتژی جدید امریکا در منطقه دارد؟
باباشیخ حسینی: باسلام به شما و شنوندگان و بینندگان خبات میدیا، مرکز خبرگزاری و مرکز تبلیغات سازمان خبات کردستان ایران. با سلام خدمت هموطنان عزیز و مبارزان و قهرمانان راه آزادی. در واقع، این فکر را داشته باشیم که امریکا به این تغییرات ربط مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشد و اینکه جامعه جهانی، در این وضعیت چه نقشی دارند، به نظر من، بی تردید که دست امریکا در آن هست. دست کشورهای غربی هم در آن دست دارند. اما جدای از این موضوع، موضوع مهم این است که نوع سیاست، نوع برنامهها، آنچه واقعا در وضعیت سیاسی وجود دارد، خودش منبع اصلی این تغییرات است. برای نمونه، رژیم ایران در امور کشورهای منطقه دخالت مستقیم دارد. وقتی یک کشور مستقل و آزاد وجود دارد، اما وقتی رژیم میرود و سرپرستی آن را دست میگیرد و حکومت آن کشور را دست میگیرد، این نقض مبانی و اصول عرف بینالمللی است و نقض قوانین کشورهاست. اگر این وضعیت برای مدتی استمرار داشته باشد، چیزی هم که نباشد، در نهایت، پیروز نمیشود. زیرا رژیم ایران به خیال خودش، خواسته هلال شیعی درست کند و قدرت امپراطوری آخوندی را بر کشورهای منطقه تحمیل کند. این خیال خامنهای و رژیمش برای اشغال و تصرف روی سوریه و لبنان و یمن عراق داشتند، بر خلاف اصول و برنامههای جهانی است و خارج شدن از جغرافیای سیاسی این کشورهاست. الان در جهان این حالت کمتر شده که یک کشور بتواند حاکمیت خود را بر کشور دیگری تحمیل کند. مثلا میبینیم روسیه به اوکراین حمله کرده است. با این حساب که مناطقی که مورد حمله قرار گرفته روسی زبان هستند. آنجاها را جزو خاک خودش میداند. اما جهان علیه آن ایستاده است. خود مردم اوکراین علیه آن ایستاده است. بنابراین، قبل از هر نوع دخالت کشورها و تاثیر امریکا و اروپا و غرب روی این موضوع، کلیت موضوع و دخالت رژیم آخوندی، نامشروع است. به همین خاطر است که چنین عواقبی در پی خواهد داشت. اگر نسبت به رخدادهای سوریه، چند روز قبل یا چند ماه قبل هم اتفاق نمیافتاد، حتما رخ میداد. بی تردید در لبنان نیز، اکنون مشاهده میکنیم که بتدریج، عوامل رژیم، دست و پایشان در لبنان کوتاه میشود. بیتردید در آینده در یمن نیز مشاهده خواهیم کرد. میبینیم که الان در عراق و کشورهای غربی، روابط خود را افزایش میدهند. جلوی خودسری حشد شعبی گرفته میشود. بنابراین، متفاوت از کشورهای غربی و امریکا، موضوع، یک موضوع مداخلهگرانه است و در عرف بینالمللی غیرمجاز است. در این شرایط هم که پیش میآید، کشورهای غربی هم دنبال منافع و مصالح خودشان هستند و روی محقق شدن این وضعیت همکار همدیگر بودند. و گرنه، تحریرالشام با امریکا رابطه نداشته و به عنوان یک سازمان ممنوعه و تروریستی نامگذاری شده است. بنابراین به نوعی میشود گفته که امریکا و غرب به طور کامل و دقیق، تاثیری روی این وضعیت نداشتهاند. بلکه کلیت رویدادهای سیاسی و وضعیتی که پیش آمده که کلاف جبهه به اصطلاح مقاومت که به آن جبهه شرارت رژیم آخوندی گفته میشود، به سراشیبی افتاده است و رژیم نمیتواند به این وضعیت ادامه دهد.
مجری: سپاسگزارم. بگذارید روی مبحث سوریه جدید توقف بکنیم و از داخل سوریه صحبت بکنیم. همانطور که گفته میشود قلب رخدادهای جهان، سوریه است نه اوکراین. از یک طرف موضوع کردها برای دفاع از حقوقشان، که از طرف جامعه بینالمللی مورد حمایت بسیار است، و اینکه در حکومت جدید سوریه شراکت داشته باشند و بتوانند، در پروسه سیاسی سوریه جدید، نقش اساسی داشته باشند. بعد، صحبت از ترکیه میکنیم که، همانطور که خودتان میدانید، اینکه ترکیه بزرگترین مانع برای کردهای سوریه شده است، به نظر شما چه سرنوشتی در انتظار سوریه است؟
باباشیخ: چیزی که مشاهده میشود، کشور سوریه ساختار گوناگون دارد. کردها و دروزها و عربها و شیعه و سنی در آن است. و حتی مسیحی دارد، بر این اساس، اگر حکومت آینده در این کشور، اگر حقوق ملیتها و مذاهب و اعتقادات را در نظر بگیرد، اگر در نظر نگیرد، برایش مشکل ایجاد میشود. زیرا انچه حکومتهای حافظ اسد و بشار اسد در بیش از پنجاه سال کردند، اینکه حکومت را در به انحصار خانوادههای خود درآورده بودند و اجازه نمیداد ملیتهای دیگر و مردمان دیگر، حقوق داشته باشند و آنها را سرکوب میکرد، اینها سند غیرقابل انکاری که اگر، حکومت آینده در سوریه نیز بخواهد همان مسیر بشار اسد و حافظ را در پیش بگیرد، موفق نخواهد شد. به ویژه که وضعیتی پیش آمده که داعش هم در صحنه وجود دارد و تهدید داعش هم وجود دارد و مشاهده میکنیم که کشورهای غربی و به ویژه امریکا و فرانسه، نمیخواهند سوریه را ترک کنند و نمیخواهند دست از حمایت از کردها بردارند. پیام امریکا و غرب برای ترکیه و حکومت جدید سوریه نیز این است که باید حقوق کردها را در نظر بگیرد. حقیقت هم همین است.
جای خوشحالی هم هست که کردها، یک سیاست درست و عاقلانه را در پیش گرفته است. تلاش میکند که حقوقش در چهارچوب جغرافیای سوریه تامین گردد و این هم در حال حاضر مقبولیت در سطح جهانی و منطقهیی دارد. این هم خود مانع از دخالت و بهانهگیریهای ترکیه میشود و آن را کاهش میدهد که اکنون به کردستان سوریه حمله میکند.
اینکه مقامات کرد سوریه گفتهاند که در چهارچوب سوریه خواهان حقوق خود هستیم و با حکومت سوریه به توافق میرسیم، یک چیز خوبی است. یک مرحله خوبی برای رسیدن کردها به اهداف خودشان است. این به معنی پرهیز از شعار و فزونطلبی است و خوب است. اما اگر فقط روی شعارها مصر باشیم که نتوانیم به جایی برسیم،در غیر اینصورت سرنوشت کردها چیز خوبی نخواهد شد. دنیای خارج هم چنین دفاعی نخواهند کرد. حمایت جهان خارج هم در صورتی خواهد بود که خواستههای کردها در چهارچوب معقولی باشد. به همین دلیل من فکر میکنم که کم آینده کردها در سوریه را روشن میبینم و اگر حکومت جدید سوریه روند همزیستی را در پیش بگیرد و حقوق دیگران را در نظر بگیرد، وضعیت سوریه رو به آرامی خواهد بود و سوریه تبدیل به یک مرکز دمکراسی در منطقه خواهد شد. اینکه رویاروییها بجز در سوریه جای دیگری باقی نمانده است دو چیز جدای از هم است. یکی به اروپا و دیگری به خاورمیانه برمیگردد. دو پرونده متفاوت است که هر کدام ویژگیهای خود را دارند. موضوع اوکراین مسئله حمله به غرب و اروپاست. این یکی هم به منافع و مصالح کشورهای منطقه به طور عام و غرب برمیگردد. لذا دو کیس متفاوت است. موضوع اوکراین ادامه خواهد یافت. باید منتظر باشیم که با روی کار آمدن حکومت دونالد ترامپ، ببینیم چگونه تغییرات در امر سیاست آنها در مورد اوکراین ایجاد خواهد شد.
مجری: بسیار خوب کاک باباشیخ، همانطور همه در جهان میدانند کردها به عنوان نماد رویارویی علیه داعش، مشهور شدهاند. الان هم تهدید بسیار وجود دارد که در سوریه، داعش مجددا ظهور کند. از یک طرف این تهدیدات و از طرف دیگر، حکومت جدید سوریه، که یک اسلامی افراطی هستند. آیا فکر میکنید که حقوق کردها را در سوریه بدهند؟ چون همین الان، مشکلاتی پیش آمده است. برای نمونه، روی زنان فشار وارد شده است که نوعی ظلم است. بقیه اقشار مختلف سوریه هم همینطور. شما فکر میکنید که حکومت جدید سوریه میتواند حقوق کردها را تامین کند؟
باباشیخ: وضعیتی که اکنون از حکومت جدید سوریه مشاهده میکنیم، از گروهها و دستجاتی که تشکیلدهنده حکومت کنونی سوریه هستند، تغییرات چشمگیری از آنها نسبت به گذشته آنها مشاهده شده است. اینها از چند گروه جهادی و بنیادگرا و افراطی شدید تشکیل شده، که همه آنها سابقه دار هستند، الان حاکم شدهاند. اینها اکنون با کشورهای غرب رابطه برقرار کردهاند. بسیاری کشورهای اروپایی، سفارتهای خود را به دمشق بردهاند. امریکا سفارتش را به دمشق برگردانده است. بخش کمی از تحریمهای روی رژیم سوریه لغو شده است. اینها کسانی بودند که حتی مخالف کراوات بودند. اما الان نخست وزیر موقت و هم وزرای آنها کراواتی هستند. درست است که هنوز با زنان دست نمیدهند اما وزرای آنها اکنون با مسئولان سیاسی کشورهای غربی که حتی زنان هستند، دست میدهند. بنابراین، تغییراتی از آنها مشاهده میشود. نوعی دمکراتیزه شدن از آنها مشاهده میشود. نوعی بازشدن از آنها مشاهده میشود. اینکه در گذشته چی و چطور بودند و الان چگونه هستند، اگر این ادامه پیدا کند، اینکه بفهمند که بهترین راه برای استمرار حکومتشان و خارج کردن مردم از وضعیت فعلی این است که باز شوند و به زنان و اقشار مختلف اجازه دهند که این حکومت را نماینده خود بدانند. اگر چنین نکنند، خودشان ضرر میکنند. دیدهایم حکومتی که اینگونه تحت محاصره باشد که اکثر آنها دمکراسی هستند اگر چنین خطی را در پیش نگیرند موفق نخواهند بود. به نظر من، آینده را افراطی و تندرو نمیبینم. رو به باز شدن میروند. باید بیشتر منتظر باشیم که حکومت فعلی سوریه چگونه خواهد شد.
مجری: روی موضوع ایران برویم. همانطور که میدانید در سال گذشته تحولات زیادی صورت گرفته است. برای نمونه رئیس جمهوری سابق آنها در یک رخداد مشکوک مرد و سپس مسعود پزشکیان به اصطلاح رفرمیست را روی کرسی نشاندند. آنگونه که خودشان میگویند ترسیده بودند و میدانستند که اگر چنین تغییر و تحولی صورت ندهند، برایشان مشکل ایجاد خواهد شد. از طرف دیگر، موضوع جبهه مقاومت که به طور کلی بی پر و بال شدند و قدرت آنها کاهش یافت. آیا این بی پر و بال کردن، تا داخل ایران پر خواهد کشید؟ آیا در داخل ایران هم تغییر و تحول صورت خواهد گرفت؟
باباشیخ: در واقع رژیم ایران فقط به قدرت در داخل ایران متکی نبود. فکر و برنامه رژیم این بود که جهان اسلام را تحت کنترل خود بگیرد. من قبلا هم گفته بودم. انچه که رژیم کنونی را بیش از پیش کوچک کرده است عبارت است از اینکه، دست وی در دخالت در امور کشورهای منطقه کوتاه شده است. هرچند که الان هم میگوید مقاومت از بین نرفته و ضعیف نشده است. اما همه واقعیتها گویای این است که رژیم ایران ضعیف شده است. خامنهای میگفت ما اسرائیل را با خاک یکسان خواهیم کرد و اسرائیل را از بین خواهیم برد. اما الان سرش را به لاک خودش فرو برده و از خودش دفاع میکند. راهی جز ساختن با غرب برای این رژیم باقی نمانده است. حتی پزشکیان در تازهترین موضعگیری خود گفته که ما حاضریم با امریکا و حکومت ترامپ گفتگو کنیم. حتی از موضع ترس به حکومت آینده (امریکا.م) امتیاز بدهد...
مجری: بسیار خوب کاک باباشیخ، در عین حال وزیر خارجه ایران، عراقچی گفته است که برای این گفتگوها، برای اینکه این تحریمها از روی ما برداشته شود، یا اینکه امتیازی بگیریم، زیر بار فشار امریکا نخواهیم رفت. باید امریکا به حرفهای ما گوش فرا بدهد و خواستههای ما را قبول کند.
باباشیخ: درسته، حرف با عمل بسیار متفاوت است. این فقط حرف و تبلیغات است. روشن است که تاکنون امریکا چنین کاری نکرده است. رژیم بسیار ضعیفتر از این شده و امریکا کمتر زیر بار و خواستههای رژیم ایران رفته است. چیزی هم که وزیر خارجه ایران میگوید فقط حرف و خیال است. به ویژه که حکومت جمهوریخواهان در امریکا، موضعگیری رادیکالتری علیه رژیم آخوندی داشتهاند. به نظر من وضعیت رژیم از نظر روابط سیاسی و بینالمللی، بسیار ضعیف است. به نظر من در این مرحله تلاش میکند که تحت فشار کمتری باشد. تلاش میکند بیشتر در حاکمیت باقی بماند. به هیچوجه زمینه برای حکومت ایران مناسب نیست. موضوع تبلیغات و حرف، با عمل بسیار متفاوت است. تنها احتمالی که وجود دارد این است که، رژیم ایران به غرب امتیاز بدهد. از همه سیاستهای خود عقبنشینی کند...
مجری: بسیار خوب، احتمال بسیار کمی که شاید رخ دهد، امتیازاتی به غرب بدهد و با امریکا بتواند مذاکره بکند، به نظر شما هیچ تاثیری روی داخل خواهد داشت؟ زیرا که شعار کنونی مردم سرنگونی این رژیم است. اگر چنین چیزی رخ دهد روی داخل ایران تاثیر خواهد گذاشت و مردم مجددا به خیابانها نخواهند ریخت و خواهان سرنگونی این رژیم بشوند؟ چون میدانیم با اعدام و سرکوب و پایمال کردن حقوق بخشها و حقوق زنان به ستم خود علیه مردم داخل کشور ادامه میدهد.
باباشیخ: بله. دو موضوع متفاوت است. اینکه آیا به کاهش اعتراضات مردم خواهد انجامید، اثبات شده که رژیم ایران در گذشته، رژیم ایران با جهان خارج در ارتباط بوده اما اعتراضات تودههای مردم ادامه داشته است. اما بحث این است که این رژیم تا بن استخوان، دیکتاتور و درنده است و فقط توانسته از طریق کشتار و اعدام و دزدی و غرات و فریب و همه بدکاریها به حکومت خود ادامه دهد. اگر یک انتخابات آزاد در جریان باشد، آن زمان روشن خواهد شد که این رژیم هیچ پایگاهی ندارد. اینکه فقط یک مرکز باشد. مانند سازمان ملل باشد که فقط انتخابات را سرپرستی بکند، مردم به هیچوجه به این رژیم رای نخواهد داد. ما در گذشته دیدهایم. برای نمونه در عراق دیدیم که صدام حسین، در انتخابات 95 درصد رای آورده است. همین بشار اسد که اکنون در به در شده است، نود و چند در صد از آرا را آورده است. رژیم ایران نیز همین کار را کرده است. مردم هم شرکت نکردهاند. خودش یک چیز ظاهری درست کرده و چند نفر را از صندوق آرا خارج ساخته و گفته که این رئیس جمهور است و این یکی رئیس فلان است و پارلمانتر است و ... به همین شکل به رژیم خود ادامه داده است. در ایران حتی پزشکیان فاقد اختیارات است. وزیر خارجه اختیارات ندارد. عراقچی اختیارات ندارد. کسانی که در پشت با وی همکاری میکنند و برنامهها خامنهیی را به وی ابلاغ میکنند. حاکمیت پشت پرده، حکومت خامنهای و پسرش مجتبی خامنهای هست. به همین خاطر رژیم نمیتواند با اتکاء به روابط بینالمللیاش نمیتواند، اعتراضات مردم را کاهش دهد. مردم از این رژیم بیزار هستند. اقتصاد بهم ریخته است. بیکاری مفرط. مردم این چیزها را میبینند که رژیم همه سرمایه مردم ایران را خرج حزبالله در لبنان و حماس و یمن و عراق کرده است. دهها گروه تروریستی را با پول مردم تشکیل داده است. به همین خاطر دو موضوع متفاوت است. مردم روی خط هستند و ناراضی هستند و میبینیم که مبارزان و قهرمانان آزادی در درون زندانها هستند و نشان میدهند که شکست نمیخورند و عقب نخواهند نشست.
مجری: کاک باباشیخ، بگذارید به موضوع کردستان ایران برویم. همه میدانند و بر کسی پوشیده نیست که همه اعتراضات، از کردستان آغاز و سپس سراسر ایران را فرامیگیرد. در این وضعیت که ما تاکنون در مورد آن صحبت کردیم، آیا به نظر شما وظایف سازمان خبات یا سازمانهای کردستان ایران در مورد کردستان ایران چیست و همچنین چه نقشی در این تحولات کنونی خواهند داشت؟ آیا یک برنامه خاص وجود دارد در مورد احزاب شرق کردستان در داخل کشور که در آینده و اگر این رژیم بر سر کار نماند و برای مردم کردستان کاری بکنند؟
باباشیخ حسینی: این، چند سوال است. ما چند بار درخواست کردهایم. قبل از برگزاری پلنوم سوم منتخب کمیته مرکزی سازمان خبات کنگره هفتم سازمان خبات اعلام کردهایم. گفتهایم که ما جریانات سیاسی کردستان ایران لازم است همصدا و متحد باشیم. بعداز پلنوم سوم نیز این فراخوان را تکرار کردهام و نامه رسمی هم دادهام که به عنوان سازمان خبات، و هم به طور علنی گفتهام و از حزب و جریانات سیاسی خواستهایم. اکنون مایه خوشحالی است که اکنون تلاشهایی در جریان است که بتوانیم یک چهارچوب همکاری و همصدایی صورت گیرد. خوشبختانه هر کدام از جریانات سیاسی، هر کدام به شکلی، این واقعیت را مشاهده میکنند. همیشه هم مشاهده شده است. اما الان احساس میکنند که باید یکی شویم. واقعیت این است که باید مشخص و ریشهدار گردد که این نوع همکاری و ارتباط با این احزاب سیاسی چگونه است.
نخست این است که ما باید یک چهارچوب روشن و انقلابی داشته باشیم. منظور کشتار نیست.منظور این است که این ائتلاف یا جبهه، تحت هر نامی که باشد، باید مبتنی بر اصول و مبانی دمکراتیسم باشد. دور باشد از دخالت خطهای فاشیسم یا ضد آزادی باشد. ما خواستار این بوده و صحبت هم کردهایم. چهارچوبی که با جریانات سیاسی هم صحبت کردهایم، نخست اینکه نباید به هیچوجه، جماعت شاه، جماعت پسر شاه و اینها، اینگونه خط و جریان، به هیچوجه نباید جایی داشته باشند. رد پا داشته باشند. بعد از این، در این مرکز هم، صحتبی از گفتگو و صحبت با رژیم و مماشات و دلخوش کردن به اصلاحطلبی و رفمر در حاکمیت نباشد. بنابراین ما همیشه گفتهایم که از قدیم گفتهایم که، خط کردستانی باید ضد خط پسر شاه باشد. ضد این خط فکری باشد. هم ضد رژیم آخوندی باشد. در این سالیان هم اثبات شده که نه پسر شاه به فکر ملت کرده بوده و رژیم آخوندی هم تا توانسته کردها را کشتار کرده و کردستان را ویران کرده است.
در مورد آینده کردستان هم، به آینده برمیگردد. اگر ما اکنون همصدا و متحد باشیم، بیتردید در آینده هم زمینه مناسبتر برای یک رژیم موقت در چهارچوب ایران، در چهارچوب جمهور و یک حکومت دمکراتیک در ایران که همه ملیتها در آن نقش داشته باشند، و کردها هم نقش چشمگیرتر و بالاتری در چنین حکومتی و در چهارچوب ایران خواهیم داشت و وضعیت مناسبتتر خواهد بود.
اما اگر از هم اکنون، رابطه نداشته باشیم و کار مشترک نداشته باشیم، بیتردید در آن زمان هم آسان نخواهد بود. به نظر من اکنون شرایط خیلی مناسب است. چون همه ما نیروها و جریانات سیاسی متفقالقول هستیم که جماعت پسر شاه که هیچ اعتقادی به (حقوق دیگران ندارد.م) و خیلی دشمن آزادی و خلق کرد هستند، رژیم آخوندی هم که مشخص است تا چه میزان مردم ایران را کشتار و به خلقهای ایران ظلم کرده، به عنوان سازمان خبات، بیشتر روی آن تاکید میکنیم و به آن اعتقاد داریم. روشن است که بحث روی این هست که همه ما، صحبت از کرد در کردستان ایران و صحبت از حقوق مردم کردستان در کردستان ایران میکنیم. بنابراین وقتی مسئله عمومی و جمعی است، باید کلیه نظرات جریانات سیاسی در آن باشد. مثلا ما سازمان خبات میگوییم که خودمختاری برای کردستان میخواهیم. احزاب دیگری هستند میگویند فدرالی میخواهیم. لذا باید صیغهیی جستجو کنیم که نظر همه ما در آن باشد و از نظرگاه و افکار احزاب عاری نباشد. بلکه یک چیز عمومی باشد.
مجری: بسیار خوب کاک باباشیخ ما سوالی نداریم. اگر شما چیزی برای بینندگان ما دارید بفرمایید.
باباشیخ: مجددا از شما سپاسگزارم که چنین فرصتی دادید تا بخشی از نظرات سازمان خبات را برای مردم کردستان بازگو کنم. واقعیت این است که ما صاحب خط و برنامه ایدهال و خوبی هستیم. نه تنها اینکه ما خودمان آن را خوب بدانیم، در سالهای گذشته هم ما، به عنوان سازمان خبات، هیچ نوعی از تعارف و مساومهیی نسبت به حقوق کردها نداریم. ما روی حقوق کردها هیچ معاملهیی را قبول نمیکنیم. اما ما اعتقاد به این خط و برنامه داریم و واقعی به مسئله و سرنوشت کردها نگاه میکنیم. فقط شعار و حرف نمیزنیم. ما به عنوان سازمان خبات، خط کردی و خالصانهیی داریم و هر نوع ائتلاف و همپیمانی و دوستی که حقوق کردها را در نظر نگیرد، ما هیچ نوع ائتلاف و دوستی را قبول نمیکنیم. هر ائتلافی هم که ما داشته باشیم، اگر رژیم شاه و رژیم آخوندی در آن نفی نشده باشد ما نمیتوانیم باشیم. چون برایمان در تاریخ روشن شده است که این خط، ضد مردمی است و به طور خاص علیه ملت کرد هستند. موفق باشید. انشاءالله که برنامه خوبی داشته باشید و مستمر باشید در پیشبرد «خبات میدیا» که یک ارگان تبلیغاتی سازمان خبات است.
مجری: بسیار سپاسگزارم. با ما در برنامههای دیگر باشید که شخصیتهای دیگر مهمان برنامه ما خواهند بود و موضوعات سیاسی روز و منطقه را با شما بررسی میکنیم. خدانگهدار