ماردین زاهدی
دوم ماه سپتامبر سالروز آغاز جنگ جهانی دوم است. جنگ جهانی دوم یادآور یکی از تاریکترین دوران تاریخ بشر است. این جنگ مرزهای سیاسی جهان را تغییر داد و مسیر تاریخ ایران و خاورمیانه را نیز تحت تأثیر قرار داد. بررسی این رویدادها بدون توجه به نقش ایران و پیامدهای سیاسی و نظامی آن برای آینده جهان ناقص خواهد بود.
ریشههای جنگ جهانی دوم در پایان جنگ جهانی اول و قرارداد ورسای نهفته است. تحمیل شرایط سخت بر آلمان، بحران اقتصادی دهه ۳۰ میلادی و ظهور فاشیسم و نازیسم زمینهی درگیریهای گسترده را فراهم کرد. سیاستهای توسعهطلبانه هیتلر و ناتوانی جامعه ملل در مهار تجاوزگری، جهان را به سمت جنگی جهانی سوق داد.
جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵) بیش از ۷۰ میلیون کشته و زخمی برجای گذاشت. اروپا و آسیا ویران شدند، میلیونها نفر آواره گردیدند و هولوکاست میلیونها یهودی و اقلیتهای دیگر را قربانی کرد. از نظر سیاسی، آمریکا و شوروی به دو ابرقدرت تبدیل شدند و جنگ سرد آغاز شد. بسیاری از کشورهای مستعمره استقلال یافتند و سازمان ملل متحد برای جلوگیری از جنگهای آینده تأسیس شد.
حکومت پهلوی در ایران سال ۱۹۴۱ بیطرفی خود را اعلام کرد، اما نتوانست از خاک و منابع خود محافظت کند. نیروهای شوروی و بریتانیا ایران را اشغال کردند تا مسیر تدارکات متفقین به شوروی برقرار شود. اشغال ایران پیامدهای زیادی بەهمراه داشت کە میتواند بە چند بخش آن مانند; ضعف حاکمیت ملی و کاهش قدرت پادشاهی، بحران اقتصادی و قحطی و تبدیل ایران به یکی از میادین رقابت قدرتهای جهانی اشاره کرد.
از جنبه جهانی نیز میتوان بە بمباران هیروشیما و ناکازاکی در اوت ۱۹۴۵ اشاره کرد کە آمریکا برای نخستین بار از بمب اتمی علیه ژاپن استفاده کرد. هیروشیما و ناکازاکی در کسری از ثانیه ویران شدند و بیش از ۲۰۰ هزار نفر کشته و زخمی شدند. این رویداد آغاز عصر هستهای و مسابقه تسلیحاتی بود و سایهای هولناک بر آینده بشریت انداخت.
بمباران هستەای و جنگ ابرقدرتها با بمب اتم و نیروهای هستەای، مبرهن واقعیتی بود کە تبدیل بە کابوس نسل امروز شده است. واقعیتی کە میتواند چهره جنگ اتمی میان ابرقدرتها در امکام جنگهای آینده باشد. بخصوص که بعد از فاجعه چرنوبیل تاثیرات فاجعەی نیروی هستە بیش از پیش این هراس را در دل مردم انداخت.
فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶، بزرگترین حادثه غیرنظامی هستهای تاریخ بود و میلیونها نفر را در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار داد. این حادثه نشان داد که حتی در زمان صلح، فناوری هستهای میتواند به تهدیدی جدی تبدیل شود و بهعنوان پلی میان پیامدهای جنگ جهانی دوم و خطرات احتمالی جنگ جهانی سوم عمل میکند.
جنگ روسیە کە دارای بمب اتم است، با اوکراین و امکان استفادە این کشور از بمب اتم در صورت فشار کشورهای ناتو و آمریکا، مباحثی از امکان رویداد جنگ جهانی را پیش کشید کە نمیتوان سادە از آن گذشت. همچنین نقش رژیم ایران در زمینە کمکهای پهبادی بە روسیە و تلاش برای دستیابی به بمب اتم و نقش رژیم در حملە حماس بە اسرائیل در ۷ اکتبر و حمایت نیروهای نیابتی خود در ادامه حملات بە اسرائیل، همچنین تهدیدات پیاپی اسرائیل و امریکا، موجب حملە اسرائیل بە حکومت ایران و جنگ ۱۲ روزە شد کە کە جدا از کشته شدن اکثر مهرەهای مهم نظامی و دانشمندان هستەای رژیم، باعث حمله امریکا بە مراکز مهم هستەای حکومت ایران و نابودی اکثر آنها شد. اگرچە گمانەزنی هایی از انتقال اورانیوم غنی شده وجود دارد و رژیم نیز بر خواست خود برای دستیابی به بمب اتم مصمم است. اکنون نیز پس از بازگشت مکانیسم ماشه، رژیم تهدید که است که بە کلی از قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی خارج میشود.
با مدنظر گرفتن این مسایل و نیز با افزایش تنشهای جهانی، احتمال وقوع جنگ جهانی سوم وجود دارد. رقابت آمریکا، روسیه و چین، بحرانهای خاورمیانه، جنگ اوکراین و بحران تایوان، نقاط بالقوه شروع یک جنگ جهانی بزرگ هستند.
همانطور که اذعان شد ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک حساس خود و مشارکت غیرمستقیم در جنگ اوکراین با صادرات پهپاد و کمکهای نظامی به روسیه، ممکن است به یکی از میدانهای اصلی درگیری تبدیل شود. پیامدهای احتمالی این دخالتها شامل تحریمهای شدیدتر، تهدید زیرساختها و فشار سیاسی بینالمللی خواهد بود.
خسارتهای چنین جنگی فراتر از تصور خواهد بود; ، استفاده گسترده از سلاحهای هستهای و نابودی جمعیتی وسیع، زمستان هستهای و نابودی محیط زیست، فروپاشی اقتصادی، نابودی زیرساختها و بحران انسانی بیسابقه، مهاجرتهای اجباری و تغییرات اجتماعی و فرهنگی گسترده، تنها بخشی از خسارتهایی است که جنگ جهانی سوم میتواند در پی داشته باشد.
سالروز آغاز جنگ جهانی دوم یادآور پیامدهای ویرانگر جنگ و ضعفهای تاریخی کشورهاست. ایران در گذشته و امروز، به دلیل موقعیت استراتژیک خود و همچین بە دلیل حاکمیتهایی کە هیچ گونە مسئولیتی در قبال مردم نداشتەاند، هم قربانی و هم بازیگر غیرمستقیم قدرتهای جهانی بوده است. جهان امروز نیازمند خرد جمعی، دیپلماسی و تلاش برای جلوگیری از تکرار فاجعهای است که این بار شاید پایان تمدن بشری باشد. شاید یکی از اساسی ترین نقشها در رویدادن یا ندادن جنگ جهانی سوم، تغییر رژیم در ایران باشد. چرا کە این رژیم در این برهه زمانی یکی از کاراکترهای جنگ افروزی در جهان است و با نابودی آن و ایجاد یک حکومت آزادیخواه، بشود از یک ابر فاجعە در جهان جلوگیری کرد.