در ارتباط با خارج شدن سازمان مجاهدين از ليست سازمانهاى تروريستى امريکا و طبعات آن و همچنين ارزيابی و تجزيه چندين موضوع سياسی در بين نيروهاى سياسی کردستان مجله شقام با آقاى کاک باباشيخ حسينى دبيرکل سازمان خهبات کردستان مصاحبهاى ترتيب دادند. اين مصاحبه توسط روزنامهنگار احمد صفا ترتيب داده شد و در شماره ٢٣٩ اين مجله به تاريخ ١٧ اکتبر ٢٠ ١٢ منتشر شده است.
١ـ با توجه به اينکه شما و مجاهيدين خلق همپيمان هستيد، حذف برچسپ تروريستى از اين سازمان را چگونه مى نگريد?
مبرهن است که سازمان مجاهدين خلق ايران تشکيلاتى بزرگ و موثر ايرانى مى باشد که حاکميت آخوندى از وجود و فعاليت اين گروه بسيار نگران بوده و تا کنون هزينةهاى سياسی و مالى بسيارى را براى زيان رساندن به اين سازمان صرف نموده است، اما همچنانکه شاهد بوديم مجاهدين همه مشکلات را پشت سر نهاد و موفقيتهاى سياسی بزرگى را به سود خود رقم زد. همکنون با توجه به اينکه از ليست تروريستى امريکا خارج شدهاند، بی ترديد نقش برجستهترى را در رابطه با مبارزه علييه رژيم آخوندى و همچنين فعاليت سياسی در کشورهاى مختلف جهان ايفا خواهند نمود.
به اختصار، خارج شدن سازمان مجاهدين خلق ايران را به موفقيتى بزرگ براى جنبش آزاديخواهى در ايران بر مى شماريم.
٢ـ بسيارى معتقدند که موضوع خودمختارى که استراتژى شماست براى جامعه کردستان با مجاهدين در ارتباط است، نظر شما چيست?
درسته که يکى از مادههاى همپيمانى سازمان خهبات و سازمان مجاهدين اعتراف به حق خودمختارى براى کردستان مى باشد، اما سازمان خهبات با توجه به تحليل و برداشتهاى دقيق، معتقد است که خودمختارى براى کردستان در اين برهه از زمان هم واقعی و هم عملى تر مى باشد. اگر با دقت شرايط کردستان و اوضاع مردم و چارچوب جغرافياى سياسی کردستان ايران را بنگريم، اين واقعيت را در مى يابيم که خودمختارى مناسبترين راه براى حل مسئله کرد در اين مقطع مى باشد. البته همچون يک استراتژى خواسته استقلال براى کردستان ايران را بيشتر از خواسته فدراليزم واقعى تر مى بينم ، زيرا به عقيده من فدرالى هرگز در ايران پياده نخواهد شد. روشن است که استقلال کردستان ايران همچون ايدهاى موجود است و از فدراليزم بيشتر داراى جنبههاى واقعى تر و عملى تر است، اما گزينه خودمختارى را مناسبتر مى بينم.
٣ـ از سردى ارتباطات و فقدان مواضع مشترک انتقاد مى شود، فدراليزم خواسته اکثريت نيروها بوده و استقلال طلبان هم اندک نيستند، شما چرا خواهان خودمختارى هستيد?
بی ترديد در ارتباطلات ، سردى وجود دارد و هر جريانى مصالح خود را مى خواهد، متأسفانه حداقل به اين زوديها رسيدن به مواضع مشترک غيرممکن جلوه مى نمايد. اما فقدان مواضع مشترک ارتباطى با اين ندارد که جريانى خواهان خودمختارى و يا فدراليزم است، بلکه با شيوه نگرش و ديدگاههاى نيروها در برابر يکديگر در ارتباط است. زمانى که جريانى اينگونه مى نگرد که هر گفته و خواستهاى که او مدعى آنست بايستى عملى شود بی ترديد تحقق مواضع مشترک بسيار دشوار خواهد بود، منظورم آن موضع مشترکى است که مورد قبول همه باشد.
در رابطه با اينکه فدراليزم خواسته چ نيروهايست و استقلال خواسته چه جرياناتيست بايد گفت اولا بسيار دشوار است که فدراليزم تحقق يابد. اين نظريه هم برگرفته از اين واقعيتست که هرگز اکثريت مردم آذرى (ترک زبان) در ايران که از زمانهاى دور تا کنون نقش اول را در قدرت سياسی ايفا نمودهاند آماده نخواهند بود قدرت را تقسيم و به استقرار فدراليزم تن در دهند. با توجه به اينکه فدراليزم بايد در يک رفراندوم عمومى در فرداى ايران برگزار گردد و پس از کسب اکثريت آرا به تصويب رسد، اگر يکى از ملتهاى ايران با فدراليزم مخالفت ورزند اين پروسه دچار مشکل خواهد شد و به اين نتيجه خواهيم رسيد که فدراليزم در صورتى که مخالفانى داشته باشد تحقق نخواهد يافت. دوما٠‹ در رابطه با نيروهاى استقلال طلب در کردستان ايران و همه قسمتهاى ديگر کردستان، بايد بگوييم تا کنون احساس نکردهام که نيروى جدا٠‹ براى استقلال تلاش نموده باشد. در رابطه با اين نظر هم به اين استناد مى کنم که بايستى نيروهاى استقلال طلب بيشتر براى هدف استقلال طلبانه خود در تلاش باشند. جهتى که در تلاش است خود را با سرنوشت مرکز درگير نمايد و يا در زمان انتخابات رئيس جمهورى يا هر مرکز قدرتى، از يکى از باندهاى حاکميت حمايت نمايد، بی ترديد هدف استقلال خواهانه خود را زير سئوال برده است. به گمان من براى يک نيروى استقلال طلب به اندازهاى قدرت در ايران حائز اهميت است که در يک کشور آفریقايی برايش از اهميت برخوردار است. تنها در اين چهارچوب بايد باشد که وجود حاکميتى دمکراتيک در هر کشورى مفيد و خوشايند است، اگر تغيير حاکميت و فرم و شيوه سيستم حاکميت در ايران به يکى از هدفهاى نيرويی استقلال طلب تبديل شد بدين معنى است که استقلال طلبيش همچون يک شعار و تنها جنبه تبليغى است.
در رابطه با اينکه چرا سازمان خهبات خواهان خودمختاريست، بايد گفت که سازمان خهبات هميشه تلاش نموده دور از احساسات و واقعبينانه فعاليت نمايد و گام بردارد. در رابطه با مشکلات کرد در قسمتهاى ديگر کردستان در گـذشتهو حال نيز روشن شده که سازمان خهبات دلسوزانه براى آزادى کرد در ساير قسمتهاى کردستان تلاش نموده و بسيار صريح از آنها حمايت نموده است.
٤ـ شما و کومله انقلابی قبل از اعلام همپيمانى با حدکا نشستى داشتيد، حتى از جدلى لفظى سخن به ميان آمد، چگونه شما از اين همپيمانى مطلع نبوديد?
سازمان خهبات و کومله دوست همديگر بوده و در زمان نشست با يکديگر هم هيچ جدل و بحث ناخوشايندى به ميان نيامده است، اين شايعات را پايگاههاى خبرى وابسته به رژيم آخوندى منتشر مى نمايند، اما صريحا اعتراض و نگرانى سازمان خهبات را بر سر مسئله اتفاق دو سويه با حزب دمکرات که آن زمان هم بدان پی برده بوديم را به هيات کومله ابلاغ نموديم. سازمان خهبات هر گونه توافقى را در بين جريانات کردستان به حقى مشروع مى داند، اما هر توافقى که هدف و يا عاقبت آن نقض حقوق نيروهاى ديگر کردستان و ضربه زدن به دمکراسی و آزادى کار سياسی باشد را ناقص و ناکامل دانسته و از همه راههاى معقول و امروزى و در راستاى خدمت به دمکراسی و حق عمومى به مقابله با آن خواهد پرداخت.
بی ترديد نوع و شيوه ساختار سياسی و اجتماعى کردستان ايران با قسمتهاى ديگر کردستان بسيار متفاوت است. اگر اين تفکر وجود داشته بشد که کردستان ایران هم روند کردستان عراق را مى پیماید و امریکا خواهد امد و به لطف خودش ایران را آزاد خواهد نمود، به عقیده من تفکر بسیار اشتباهى است.
٥ـ چرا در حالى که در حاشیه این توافق مورد انتقاد قرار گرفته هیچ گروه و جریانى مستقیما٠‹ نظر خود را ابلاغ ننموده است?
سازمان خهبات در اوایل اعلام این توافق انتقادات خود را از طریق مصاحبه و گفتگوى اعضاى رهبرى با رسانه و روزنامهها ابراز نموده است و مواضع سازمان خهبات به روشنى قابل مشاهده هستند.
٦ـ چرا تشکیلات شما در خارج کشور فعال نیست و حتى در هیچ اجتماع و توافق سیاسی بین المللى هم حضور ندارید?
بی تردید این کم و کاستى بزرگیست در سازمان خهبات که به عقیده من در مدت زمان کوتاهى برطرف نخواهد شد. این مشکل هم چند دلیل دارد، اول اینکه اعضاى سازمان اکثریتشان براى تأمین مایحتاج زندگى و ادامه زندگى مشغول کار هستند، دوم اینکه تجارب فعالیتمان در این زمینه ها بسیار اولیه و ضعیف مى باشد. امیدوارم روزى فرا رسد که سازمان خهبات نیز همچون نیرویی مطرح در کردستان ایران در خارج کشور هم فعال گردد.
٧ـ گرانى در بازارهاى ایران و زندگى دشوار مردم و مسئله اتمى و تأکید رژیم بر ادامه ان، ایا حمله نظامى را نزدیک نخواهد نمود?
گرانى و بیکارى و کیفیت زندگى مردم نمى تواند احتمال حمله نظامى را نزدیک کند، اما تأکید سردمداران ایران بر ادامه برنامههاى اتمى مى تواند مستمر دلیلى براى آغاز جنگ و حمله نظامى باشد که امیدوارم هرگز جنگى در ایران رخ ندهد و حداقل براى یکبار هم که شده آخوندهاى ایران به مردم رحم نموده و از قدرت کنارگیرى نمایند و مردم بتوانند سرنوشت و آینده خود را رقم زنند.
٨ـ همفکرى مجموع اپوزسیون ایران در برابر ملت کرد را چگونه مى بینید و احتمال تجزیه و تهمت تجزیهطلبى را تا چه اندازهى واقعى مى دانید?
به عقیده من باید در رابطه با مواضع اپوزسیون ایران در برابر ملت کرد تفاوتهاى قائل شد، همچنانکه شاهد هستید سازمان مجاهیدین خلق از همان اوایل هم به حق و حقوق مردم کردستان اعتراف نموده و حتى یکى از مخالفتهایش با خمینى تأکید بر حق ملت کرد بود. آن دسته از نیروهاى هم که شما همچون اپوزسیون ایرانى از آنها اسم مى برید، سازمان خهبات هیچ ارتباطى با آنها ندارد و باید با نیروهاى این پرسش را مطرح کنید که با آنها در ارتباطند.
در ارتباط با تهمت و برچسپ تجزیه طلبى به کردها از سوى هر جریان ایرانى و غیره ایرانى را غیره منطقى و بدور از اصول بنیادین انسان و آزادى مى دانم و آنرا محکوم مى کنم.
٩ـ تا چه اندازهاى نزدیکى دو جریان دمکرات را عملى دانسته و با توجه بهاینکه در همپینانى میان کومله انقلابی و حدکا حضور ندارند، اگر در صدد برایند با کومله زحمتکشان توافقى ٢ سویه را تشکیل دهند و از شما بخواهند حضور خواهید یافت?
بی تردید اگر بتوانند بدون هیچ شکاف و اختلافى دو جریان دمکرات باردیگر متحد گردند، بسیار خوب مى باشد، اما بر اساس تجربه ٣٢ سال گـذشته دشوار است شاهد اتحاد و انسجامى بدون مشکل و اختلاف باشیم. در رابطه با تشکیل توافق دو سویه دیگرى و شرکت سازمان خهبات در آن، تا کنون سازمان خهبات تصمیم ندارد در جبههاى اینگونه شرکت نماید. اما در رابطه با شیوهاى اصولى مقابله با تقسیم کردستان و تلاش براى انحصار قدرت از جانب هر جریانى و همچنین استقرار دمکراسی سازمان خهبات آماده نشست و تجمع و تبادل نظر با جریانات دیگر کردستان مى باشد.
١٠ ـ نظر شما در رابطه با تشکیل دولت کردى چیست، پارت آزادى و پارت استقلال در این مبحث فعالند و موضع پارت دمکرات هم در این رابطه مثبت ارزیابی مى گردد?
در پاسخ به پرسشهاى قبلى اشاره نمودم که مبحث استقلال کردستان را همچون استراتژى مثبت مى دانم اما زمینههاى عملى بودن آنرا در مقطع کنونى نمى بینم.
١١ـ کنگره حدکا تا چ اندازهاى مى تواند بر روى اوضاع کرد در شرق کردستان موثر واقع شود?
به نظر من کنگره هر جریانى تنها قادر خواهد بود بر روى وضعیت داخلى احزاب موثر واقع شود .