کامیل نورانى فهرد
سير تکامل بشريت همواره دهستخوش دگرگونى و تحولات بوده و براساس قانون طبيعت و به يمن خردورزان و انديشمندان روند پيدايش ارزشهاى نوين اجتماعى و انسانى ادامه دارد. امروزه با برامدن عصر انفورماتيک و گلوباليزاسيون سير تحولات بسيار گستردهتر و سريعتر از گـذشته شدهاست و بشريت در جهتى نو حرکت مى کند و مى توان گفت قسمتى از جهان هم وارد مرحلهاى نو در زمينه ارتباط و مناسبتها با همديگر گشته است. اگر زمانى انسان مرز مسئوليتها و ارتباطاتش تنها به خانواده و قبيله خود و يا و در ابعاد گستردهترى به شهر و کشور خود محدود مى شد،
امروزه ديگر اين تنظيمات روابط دگرگون گشته و مى توان گفت هر فردى در هر مکانى از جهان در قبال همه جهان داراى مسئوليت و باهم در ارتباط مستقيم هستند. اما هنوز سطح اين مسئوليت پـذيرى به ميزانى نرسيده که عدالت و برابرى پايههاى ان باشند و به معناى ديگرى اگرچه بشريت پيش به سوى تشکيل کشورى جديد به نام جهان است، اما اين ارزش و جهان بينى که هر فردى هرانچه براى خود مى پسنند براى ديگران هم بپسندد و هر انچه براى خود نمى پسندد براى ديگران هم نپسنند، بر روابط و احساس مسئوليتهاى موجود سایه نگسترانيده است.
بشريت به سوى مرحلهاى نوين از زندگى اجتماعى گام مى نهد. هر عمل و رفتارى کل جهان را مورد تأثير قرار داده و عواقب و نتایج ان کل ساکنين کره خاکى را در بر مى گيرد. هر چند لزوما اين شرايط جديد به معناى برطرف شدن همه مشکلات و ايجاد جهانى عارى از عيب و نقص نمى باشد، اما احساس مسئوليت جز٠’ در قبال کل و وابستگى هر فردى به کل بشريت بيش از هر زمان ديگرى است. اگر تا ديروز کشتارجمعى يهوديان و ارامنه در خفا صورت مى گرفت و کمترين توجهاى بدان مى شد و يا بلاياى طبيعى خسارات جبران ناپـذيرى به انسانها وارد مى کرد بدون انکه هميارى و کمکى از طرف ساير افراد صورت بگيرد، امروزه هر گونه جنايتى با موجى از محکوميتها روبرو گشته و احساس مسئوليت جهانى در نهادى به نام سازمان ملل متحد جلوه پيدا مى کند و وقايع و رخدادهاى جهان مورد بررسی و بازبينى قرار مى گيرند، امروزه جهانيان در يارى رساندن به مصيبت زدگان يک سونامى و يا زمين لرزهاى در گوشهاى از جهان احساس مسوليت مى کنند و به يارى بازماندگان مى شتابند. زمانى که بشار اسد دست به جنايات هولناکى مى زند در برابر ان، کشورهاى عربی اين کشور را از دايره سازمان خود اخراج نموده و کرسی انرا به نيروهاى اپوزسيون واگـذار مى نمايند و هر کشورى در راستاى پيشبرد مبارزات نيروهاى مخالف بشار اسد و پيروزى انان همکارى مى کنند و موضوع سوريه به يک بحث جهانى تبديل مى گردد و جهانيان با مردم سوريه ابراز همدردى مى کنند. امروزه ساليانه نشستهاى براى کم نمودن گازهاى گلخانهاى برگزار مى شود و بشريت در برابر افزايش سطح گرماى کره زمين احساس مسئوليت مى کند و در فکر راهکارى براى کاهش خسارتها به طبيعت مى باشد. همچنين نشستهاى سالانه براى کاهش سطح فقر و برطرف نمودن گرسنگى هم از اقداماتى در همين راستا برشمرده مى شود. يا نشستهاى براى ممنوع نمودن گسترش سلاحهاى کشتار جمعى و توافقات و ميثاقهاى در همين چهارچوب نشان از ڤهور و وارد شدن به اين مرحله نوين از ارتباط اجتماعى جهانيان مى باشد. هرچند همچنانکه قبلا هم بدان اشاره نمودم اين نه به معناى پايان بديها و زشتيهاى بشريت بوده باشد، همچنانکه همکنون هم شاهديم کشورهاى براى منافع خود چشم و گوش خود را در برابر جنايتها و اتفاقات اطراف خود بسته و به هيچ اصول و ارزشی پايبند نيستند. اما مى توان اميدوار بود که با گـذشت زمان و نزديکتر شدن و کاستن بيشتر وسعت جهان از لحاظ ارتباطى اين کشورها را نيز وارد روند ايجاد اين خانواده جهانى گرداند و احساس مسئوليتهاى جهانيان به احساس مسئوليت پدر در قبال فرزند و مناسبات خويشاوندى تبديل گردد.
همانا اين تصور از گيتى دست نيافتنى و امکان ناپذير نيست و مى توان تحقق جهانى بدون مصيبتهاى دست بشريت و زندگى پر از نيکى و هميارى و احترام متقابل را متصور شد. لازمه تحقق اين ارمان جهانى مسئوليت پـذيرى هر فرد جهان مى باشد. مى بايد همه تلاشها و عملکرد و رفتارها به سوى نزديکى به این هدف بزرگ باشد.
بزرگترين سد راه دستيابی به اين ارمان حس خودبرتر بينى و حس طمع سيرناشدنى انسان و غلبه ان بر امورات سياسی و اقتصادى و فرهنگى و اجتماعيست. هرچند جهان از مرحلهاى که رنگ پوست معيار برترى يک دسته از انسانها بر ساير انسانها برشمرده مى شد ورنگ سفيد برترى داشت به رنگ سياه و ساير رنگها و يا يک نژاد به نژاد برتر و اصيل قلمداد مى گرديد فاصله يافته، اما متأسفانه هنوز هم اين اميال برترى جويی و جاه طلبى بر سايرين در ابعادو اشکال گوناگون زبانى و فرهنگى و اتنيکى و ملى و اقتصادى مشاهده مى شود.
برپايه همين توضيحات ملت کرد نيز از اين قاعده مستثى نبوده و بايستى خلق کرد که همکنون در راستاى تحقق ارمانهاى ملى خود در حال مبارزه و تلاش است، از اين واقعيت غافل نماند و برنامه و اهداف خود را به شيوهاى طرحريزى نمايد که با ارزشهاى والاى انسانى همسو گرديده و از امیالى که فاصله ها را بيشتر نموده و بعضا در چهارچوب برترى بخشی به نژاد و مليت و واحد زبانى متبلور مى گردد پرهيز نمايد و تلورانس و پلوراليسم و همزيستى مسالمت اميز و احترام به سايرين را به سرلوحه مبارزات خود تبديل کند.