به قلم Ø› هوگر
اعتراضات اخیر بازاریان در تهران و برخی شهرهای ایران نسبت به وضعیت اقتصادی در واکنش به پایین آمدن ارزش ریال و به نتیجه نرسیدن مذاکرات اتمی (ناشی از زیاده خواهی های حاکمیت در مقابل قدرت های جهانی) میتواند به نقطه تغییر عملی و مؤثری در بستر اتصال اعتراضات پراکنده و مختلف اقشار و صنوف مردم ایران در مسیر اتحاد و انقلاب سرنوشت سازشان علیه رژیم آخوندی تبدیل شود.
از ابتدای انقلاب سال µ· و در اکثر مقاطع، بخصوص در پشتیبانی از اعتصابات کارکنان صنایع نفت و پتروشیمی، تبلیغات گسترده به نفع خمینی، درجنگ ضد میهنی و حتی سرکوب ملیت های حاشیه و اقشار معترض ( بخش قدرتمند وابسته به حاکمیت در بازار) با تمام توان در ساپورت مالی روحانیون و ملی مذهبی ها اقدام کرده و موجبات دورخیز روحانیون برای تصاحب و انحصار کامل قدرت را فراهم نمودند. صنف غالب و نزدیک به هسته قدرت در بازار بعنوان صنوفی مذهبی و محافظه کار متشکل از اعضای حزب موئتلفه و اتاق های بازرگانی و تیم های اقتصادی سپاه پاسداران پیوندی بلند مدت و مداوم با هم داشته اند و از همان ابتدا از شکل گیری قدرت و اعتبار میان کارآفرینان و بازرگانان خارج از هسته حاکمیت جلوگیری کرده اند.
در روزهای اخیر بطور بی سابقه ای شاهد اعتراض بازاریان و حضور برخی کاسبکاران خرد در خیابانها و اعتصابات پراکنده آنان در تهران، اراک، اصفهان و ... بودیم که موجب پریشانی و وحشت حاکمیت شده است. ضمن اینکه همزمان بیانیه هشدار آمیز و اعتراضی جامعه پزشکی در فضای مجازی منتشر شده که در نوع خود کم سابقه و قابل تأمل است.
بافت سنتی جامعه مرکزی ایران یعنی استانهای مرکز نشین که حجم مطلق ثروت و قدرت کشور در آنجا متمرکز شده است از طبقات و صنوفی تشکیل شده که اکثرا٠‹ به همدیگر و اغلب به مراکز قدرت وصل بوده اند. بازار بعنوان یک نهاد اجتماعی و اقتصادی بخصوص در تهران، مشهد و اصفهان و سایر شهرهای مرکز، یک نهاد کلیدی در پیوند اقتصادی داخلی و خارجی و مرتبط با رأس هرم حاکمیت بوده است. اکنون بازار از وضعیت تورم و کمبود مشتری به دلیل تحریم های اقتصادی و پایین آمدن ارزش پول ملی شاکی و ناراضی است. قدرت خرید مردم پایین آمده و علیرغم بالا رفتن هر روزه قیمت ها بدلیل وابستگی اقتصاد ایران به نرخ دلار و بطبع کوچک شدن انبارهای کالا و از دست دادن مشتریان عمده بدلیل فقر عمومی، چشم انداز مثبت و امیدوار کننده ای در مسئله مذاکرات و توافق دیده نمی شود و صادرات کالا نیز که عمده آن از مرکز به خارج از مرزها بوده به حداقل خود رسیده است. بحران در بازار و صنایع تولیدی و صادراتی از نقطه ای به اوج خود رسید که مشخص شد ارز حاصل از فروش قابل بازگشت به داخل کشور نیست و خبری هم از آزادسازی پول های بلوکه شده ایران در بانک های خارجی به گوش نمی رسد. در این اثنا تیم اقتصادی دولت رئیسی به غیر از چاپ پول بدون پشتوانه وتولید ارقام و صفرهای مجازی در شبکه بانکی و فشار مالیاتی بر عموم مردم، اعم از طبقات حقوق بگیر، تولید کنندگان، بازرگانان، صادرکنندگان، کشاورزان و اقشار تحت ستم، راه دیگری برای بقای اقتصادی خود ندارد و همین امر موجب رکود تاریخی اقتصادی در بازار ایران شده است تا جایی که تورم و بالارفتن نرخ دلار و به حداقل رسیدن صندوق فروش بازاریان و مالیات های بیسابقه موجب بروز اعتراض بازاریان در کف خیابان ها شده است. همین اعتراضات اکنون متوجه سایر صنوف، اقشار و نهادهای اقتصادی و اجتماعی و حتی صنوف نزدیک به الیگارشی حاکمیت شده است که منجمله جامعه پزشکی ایران برای اولین بار در طول اینهمه سال استبداد و ستم بر اقشار فرودست و تحت ظلم، اکنون چشم انداز واضح تری از ادامه وضعیت موجود و آینده را در مقابل خود ترسیم کرده و ضمن ابراز اعتراض به رأس حاکمیت (طبقات الیگارشی حاکمیتی آخوندی و سپاهی) در مورد ضرورت تغییر سیاست های کلان حکومت هشدار می دهد.
اینجاست که بازار بعنوان نهاد ارتباطی اقتصادی میان مردم و حاکمیت و جامعه پزشکی بعنوان طیف تخصصی موثر در سلامت اجتماع میتوانند از صدور هشدار به مرحله اعتصاب و حضور اعتراضی در خیابان به سایر اقشار ناراضی منجمله معلمان، کارگران، بازنشستگان، مالباختگان و... بپیوندند و جرقه های انقلاب مردمی را علیه حاکمیت از تصور و هشدار به عمل و اقدام تبدیل کنند.