اختلاس و حيف و ميل کردن سرمايههاى ملى ايران در طول حاکميت رژيمى آخوندى مطلب تازهاى نيست و تنها در يک شکل و چهارچوب جاى نمى گيرد، بلکه بنيانهاى اين سيستم بر اساس دزدى و غارت و هدر دادن سرمايههاى مادى و معنوى مردم ايران پايهگـذارى شده است. آخوندهاى حاکم از همان آغاز حاکميت خود، دزدى و غارت را در چهارچوب رنج و زحمات و فداکارى مردم ايران شروع نمودند. مصادره کوشش ورنج و مصائب مردم ايران که ثمره دهها سال مبارزه با رژیم سلطنتى بود، نشانههاى مبنى بر ماهیت برنامه و خط مش و عملکرد اين رژيم بود و ديرى نپاييد که اين ماهيت انزجار آميز توسط آزاديخواهان و انقلابيون فاش گرديد. نظام آخوندى....
ارزشهاى زيبا و انسانى مردم ايران را زير پا گـذاشت و ارزشهاى دگماتيزم و خرافه و پر از دروغ و نيرنگ خود را جايگزين ارزشهاى انسانى و آمالهاى مردم نمود. رانت خوارى و اختلاس و تجاوز به حريم خصوصی به اوج خود رسيد و مردمانى که از همان اوايل مورد انکار قرار گرفته بودند، به مرور زمان با غضب چند برابر آخوندهاى ديکتاتور روبرو گشته و اين روند کماکان ادامه دارد. براى قبضه حاکميت وحفاظت از پايههاى قدرت طولى نکشيد که ارگانى را از دزدها و اوباش و قاتلان به نام سپاه پاسداران تاسيس نمودند. وظيفه اين سپاه بر اساس مراحل گوناگون متغيير بوده و اکنون ضمن پيشبرد امورات فتنهگرانه و دخالتهايشان در کشورها، بازوى نيرومند اقتصاد ايران را تشکيل مى دهند، به گونهاى که به يکى از قطبهاى اقتصادى مبدل گشته و از اين طريق صدها ميليون دلار را غارت و حيف و ميل کردهاند. اين جاه طلبى اقتصادى بيشترين فساد را در سيستم آخوندى به بار آورده و در حاکمیت سیاسی هم که حرف اول را مى زنند. در جریان چند مرحله از انتخابات فرمایشى و نمایشى حاکمیت سیاسی کاملا به دست پاسدارها افتاد و با تسلط هر چه بیشتر حاکمیت سیاسی و به قول خودشان یک دست نمودن حاکمیت آخوندى، همه ارگانهاى حاکمیت به نوعى در اختیار این نیروى مافیایی قرار گرفت و آنهایی که در گـذشته وظیفه کشتار مردم و حذف مخالفان را به عهده داشتند به پستهاى کلیدى همچون ریاست جمهورى و وزارتهاى دولت راه یافتند و بدین طریق قدرت به ذمام دزدها و ناپاکها درآمد.
برملا شدن غارت و چپاول و اختلاسهاى میلیاردى حکام ایران به دنبال عمیق تر گشتن اختلافات و جنگ داخلى نظام ابعاد تازهاى به خود گرفته و طى روزهاى اخیر انعکاس فساد و دزدى ٣ هزار میلیارد تومانى افکار عمومى مردم ایران را دچار شک نموده و به تیتر اول خبرگزاریها تبدیل گشت. طبق گفتههاى سران رژیم این مبلغ توسط شخصى بهنام امیر منصور آریا دزدیده شده و از دستهاى نهان پشت پرده که مهرهاى اصلى این چپاول کلان بودهاند سخنى به میان نمى اید، اما بر اساس اطلاعات منتشره سپاه پاسداران دست اندرکاران اصلى این اختلاس بزرگ بوده که مبلغ اصلى اختلاس فراتر از ٤٠ هزار میلیارد تومان مى باشد. بهدنبال درج سخنان سخنگوى دستگاه قضایی رژیم در رابطه با ١٤ متهم ردیف اول در پرونده اختلاس ٣ هزار میلیاردى، روزنامههاى رژیم از دخیل بودن ٢ تن از وزراى دولت خبر دادند. طبق گزارش روزنامه جام جم، غلام حسین اژهاى دادستان کل رژیم و سخنگوى قوه قضائیه، پس از گـذشت نزدیک به ٢ ماه از زمان اولین قدم قچایی براى پیگیرى پرونده اختلاس اعلام کرد، در مدت ٣ روز ٢٠ تن دیگر را احضار نموده و پس از تحقیقات با قرار وثیقه آزاد شدهاند. در ارتباط با وضعیت محمودرضا خاورى، مدیر فرارى بانک ملى ایران که یکى از مهرهاى مهم نظام بوده، اژهاى مدعى شده که از داشتن تابعیت کانادایی وى بی اطلاع بوده است. این ادعا در حالیست که با وجود سیستم امنیتى شدید ایران هیچ کسی قادر به عبور از فیلترهاى وزارت اطلاعات نمى باشد. در رابطه با نقش ٢ وزیر دولت در اختلاس کلان اخیر روزنامه جهانى صنعت نوشته، این ٢وزیر مسئول گزینش و پرداخت دزمزد ٢٠ هزار کارگر گروه امیر منصور بودهاند. در همین ارتباط محمد نهاوندیان رئیس اطاق بازرگانى ایران گفته، در برسی پرونده اشکار گردیده که وزراى اقتصاد و صنعت سرپرستى ٢٠ هزار کارگر ٥٢ کارخانه گروه منصور را برعهده داشتهاند. قبلا هم ذکر شده بود که نمایندگان مجلس رژیم، وزیر اقتصاد و اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر پاسدار احمدى نژاد را به عنوان عاملین دزدى و اختلاس معرفى کرده بودند و در تلاش بوده انان را به صحن مجلس احضار نمایند، اما اکنون از ٢ وزیر صحبت به میان امده و مشکلات بیش از این پیچیدهتر و گستردهتراست که رژیم بتواند آنرا پردهپوش کند. این اولین بارى نیست که دزدیهاو اختلاسهاى مشابهى در نظام آخوندى رخ مى دهد، مرتضى رفیق دوست رئیس بانک صادرات رژیم هم در سال ١٣٧٣ هجرى شمسی مرتکب دزدى کلان ١٢٤ میلیارد تومانى شده بود. شایان ذکر است که رفیق دوست یکى از مهرهاى بسیار مورد اعتماد سران رژیم بود. بهدنبال ان نیز چندین مورد اختلاص و دزدى دیگر در سطوح متفاوت آشکار گردید و اوج فساد مالى سردمداران رژیم را نمایان کرد.
سیاستهاى خصمانه رژیم در رابگه با جامعه بین المللى و بی خردى در گرحهاى توسعه اقتصادى و چگونگى تقسیم ثروتهاى عمومى در بین مردم ایران، موجبات فرورفتن جامعه در فقر و فلاکت را فراهم نموده و وضعیت معیشت وزندگى مردم درجامعه خطرناکترین مرحله خود را سپرى مى کند.
هزینه سیاست رژیم در مورد برنامه اتمى، سنگینى بسیارى را بر دوش مردم ایران تحمیل نموده و ادامه روند دزدى و غارت و اختلاسهاى پی در پی، مردم را با مشکلات چند برابر مواجه کرده است. این مصائب و معضلات مردم ایران در حالیست که سردمداران رژیم بر ادامه عملکرد نادرست و نامشروعشان پافشارى نموده و در جهت کنترل و مهار انفجار خشم و غضب چندین ساله مردم، سناریوى "من نبودم من نبودم" را در راستاى لاپوشانى غارت و چپاولشان در پیش گرفتهاند. رژیم آخوندى کاملا مشروعیت خود را از دست داده و همکنون بیش از هر زمان دیگرى در معرض طغیان خشم مردمى قرار دارد. تنها سرنگونى کلیت این نظام، جامعه به مسیر درست خود باز خواهد گشت و تا زمانى که این رژیم بر اریکه قدرت تکیه داده باشد بایستى در انتظار مصیبتهاى دیگرى براى جامعه ایران باشیم.