به دفعات گزارش کشتن (کولبران) کردستان را شنيده و ديدهايم که مايه تاسف بسيار هميهنان کردستان بوده است. هميشه در این موارد اين پرسش مطرح مى شود که چرا يک انسان کرد اينچنين مورد غضب و حمله وحشيانه اشغالگران قرار گرفته و راه امرار معاش را بر او حتى با آن کار طاقت فرسا و دشوار مسدود مى کنند? در واقع چرا مردم ميهن ما عليرغم همه منابع و سرمايههاى سرشار طبيعى زير زمينى ، بايد بهکارهاى روى آورد ....
که عاقبت ، مورد اصابت گلوللههاى نيروى انتظامى و امنيتى قرار گیرد?
اگر به دوران نه چندان دور به ایام به قدرت رسيدن آخوندهاى مرتجع بنگريم، خواهیم ديد که خلق کرد تنها به خاطر اينکه به اين سيستم ناديموکراتيک و ضد مردمى (نه) گفت، مورد يورش نظامى و تحريمهاى مختلف قرار گرفت، در حالیکه سرمایه و ثروتهاى کردستان بدون اینکه کوچکترین منفعتى را براى همیهنان کردستان در پی داشته باشد، توسط حاکمیت و عواملش به یغما برده مى شود.
در مقابل نیز بخش وسیعى از همیهنانمان براى امرا معاش و تداوم چرخههاى زندگى به هر کار سخت و دشوارى همچون کوچ و رفتن به مناطق و شهرهاى دوردست ایران و کورهاى آجرپزى و همچنین کولبرى در مناطق مرزى دست مى زنند. همچنانکه از نام آن هویداست کولبر به شخصى گفته مى شود که وسایل و لوازم را با کول و شانههایش حمل مى کند و آنرا به مکان دیگرى انتقال مى دهد و در این روند حمل و انتقال خطرات بسیارى از جمله پرت شدن از پرتگاه، خطر مین و شلیک گلوللههاى مستقیم نیروهاى رژیم در انتظار آنان خواهد بود.
طبق آمارهاى غیره رسمى ماهانه بیش از ١٨ تن از کولبران کشته و شمارى نیز زخمى مى شوند. در همان حال نیز در بسیارى از موارد زخمیها به خاطر اینکه گرفتار نیروهاى رژیم و برچسپ و اتهامات غیرواقعى قرار نگیرند مخفیانه به شیوهاى سطحى مورد مداوا قرار گرفته و یا به شهرهاى مرزى اقلیم کردستان انتقال داده مى شوند.
علیرغم این موارد به علت افزایش نرخ تورم در ایران و بیکارى بیش از حد شمار کسانى که به شغل کولبرى روى مى آورند در حال افزایش است. این در حالیست که خطراتى که متوجه نظام آخوندیست سیر سعودى یافته و بر اساس ویژگیهاى که کردستان دارد، حاکمیت در این مناطق سیاست ملیتاریزه کردستان بیش از گـذشته به پیش برده، طبعا کشتار کولبران کردستان نیز افزایش یافته و در مجموع این جنایت به بخشى از برنامه رژیم براى ایجاد ترس و به اصطلاح امنیت در این مناطق محسوب خواهد شد.
علیرغم همه این جنایتها و نقض حقوق کولبران و سایر اقشار کردستان، متأسفانه نیروهاى سیاسی و سازمان و مراکز حقوق بشرى آنچنانکه لازم است به این مصیبت خطرناک توجه نمى نمایند و قادر نبودهاند به مراکز حقوق بشرى و به ویژه گزارشگر نهاد حقوق بشر سازمان ملل متحد موضوع را ارجاع دهند. در این رابطه مى توان به گزارش اخیر احمد شهید اشاره نمود که به کشتار و جنایت وسیع رژیم در کردستان اشاره نکرده و نقض حقوق بشر در کردستان در گزارش وى بسیار کمرنگ بود.
حرف آخر اینست که وظیفه احزاب و سازمانهاى کردستان و فعالین حقوق بشر اینست که تلاش کنند نهادهاى بین المللى و به ویژه گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد را بیشتر از نقض وسیع حقوق بشر در کردستان آگاه سازند و بدین وسیله توجه جامعه جهانى را به کشتار کولبران و جنایتهاى دیگر رژیم در کردستان جلب نمایند.