ملت کرد که يکى از فاکتورهاى موفقيت جنبش ملتهاى ايران عليه نظام پادشاهى بوده و در راه بنياد نهادن سيستمى مدرن که در آن حقوق و آزادى همه ملتها محترم شمرده شود به مبارزه پرداخت، در همان آغاز تأسيس حکومت جديد که خمينى در رأس آن قرار داشت، جنگى ديگر را بر عليهاش شروع نمودند و براى بار ديگر مورد هجوم متجاوزين قرار گرفت. حمله به کردستان و مبارزه و مقاومت ملت کرد در برابر هجوم متجاوزين به تاريخ ستمها و افتخارات ملت کرد پيوست. اشغالگران هرگز نخواهند توانست مقاومت ملت کرد در ٢٨ مرداد ١٣٥٨ خورشيدى را از ياد ببرند. خمينى در همان....
لحظه ورود به ايران و ديدن مجموعهاى مردم ساده در کنار خود، همه قول و قرارهاى خود را نسبت به مليتهاى زجر کشيده ايران فراموش کرد و براى رسيدن به قدرت در ايران از هيچ جنايتى چشم پوشى نکرد. با این وجود هیچ وقت براى حل مسئله کرد و دیگر ملتهاى ایران از خود حسن نیت نشان نداد. بلکه از کارت گفتگو براى حل مسئله کرد، به منظور خریدن وقت و آماده نمودن خود براى حمله به کردستان استفاده نمود. رژیم آخوندى با رهبرى پیر جماران هیچ برنامهاى براى حل مسالمت آمیز مشکلات کردستان اجرا نکرد و از گفتگوها براى ثبات قدرت خود به مثابه تاکتیکى استفاده نمود و در این راه هم نسبتا٠‹ موفق بود. با مجموعهاى از توطئه هاى خود در میان نمایندههاى کرد اختلاف افکنى نمود و با این توطئه ها توانست یکپارچگى و همدلى میان احزاب و نمایندههاى برجسته کرد را از بین ببرد. خمینى به محض ثبات نسبى و درک اینکه توان حمله به ملت کرد را دارد، با ساختن چندین تهمت ناروا زمینه حمله نظامى به کردستان را فراهم نمود و با هدف سرکوب و از بین بردن مبارزه ملت کرد و خفه نمودن فکر دموکراسى در این منطقه، از همه توان خود استفاده نمود. یک روز بعد از جلسه مجلس خبرگان، یعنى ٢٨ مرداد خمینى نیت شوم خود را آشکار نمود و سیماى حقیقى خود را نمایان ساخت، به بهانه کشتن پاسدار و محاصره زن و بچه در مسجدى در سنندج از طرف پیشمرگان کردستان، فرمان جهاد بر علیه مردم کردستان را صادر نمود. کورکورانه به مزدوران خود اعلام نمود که از راه هوا و زمین به کردستان حمله کنند. خمینى جلاد در حالى فتواى جهاد بر علیه مردم کردستان را صادر نمود که به فرهنگ و جغرافیاى کردستان آشنایى نداشت و با فرمان کشتار به کردستان اعلان جنگ داد که خوشبختانه در این راه چیزى جز شکست نصیب خمینى و مزدوران حلقه به گوشش نشد. ملت مقاوم کردستان با زیرکى و مقاومت در برابر این حمله نابرابر ایستادگى نمودند و کردستان را به قبرستان براى پاسداران جیرهخوار خمینى تبدیل نمودند. حمله رژیم به مردم کردستان و مقاومت ملت کرد در برابر این هجوم وحشیانه که به جنگ سه ماهه در کردستان معروف است، هزاران قربانى گرفت و تمام کردستان را فرا گرفت. در ادامه این حمله وحشیانه چندین روستا مورد هجوم ناجوانمردانه قرار گرفت و به هیچ زن و بچهاى رحم نکردند و تنها به جرم کرد بودن آماج آتش تفنگهاى مزدوران قرار گرفتند. عکس العمل سریع پیشمرگان و ملت کردستان در زیر سایه و تدابیر و فرماندهى رهبران سرشناس کرد، على الخصوص ماموستا سید جلال حسینى جلو تهاجم گسترده مزدوران به کردستان گرفته شد. در همه کردستان جنگ با رژیم وارد مرحله تازاى شد، و با تدبیر مناسب سپرى آهنین ساختند، سپاه قدس رژیم که بازمانده گارد جاویدان رژیم شاهنشاهى بود، در حمله به شهر بانه جهت کنترل ان منطقه، در کمین نیروهاى پیشمرگ سازمان خبات کردستان ایران قرار گرفتند و سپاهى چند صد نفرى و نزدیک به ٧٠ ماشین و تانک در این درگیرى از بین رفت، و ٨ فرزند دلاور کردستان خون خود را در راه آزادى ملتشان اهدا نمودند. شکست آن نیروى بزرگ تاثیرى عمیق بر نیروهاى جنایتکار رژیم در کردستان گذاشت و خمینى را وادار به این نمود که به مردم کردستان پیام بدهد که من صداى شما را شنیدم و آتش بست با مردم کردستان را اعلام نمود. آتش بس خمینى با مردم کردستان گرچه یک تاکتیک بود، اما این واقعیت را براى دشمنان آشکار نمود که کردستان یک دژ محکم در بربر ستمگران است. گرچه آن آتش بس طولى نکشید و بعد از مدتى جنگ در کردستان دوباره آغاز شد و تا کنون هم که ٣٣ سال از آن زمان مى گذرد این فرمان پار برجاست ، اما رژیم در واپسین ساعات ذمامدارى خود قرار دارد و آنان که دشمن کرد و دوست رژیم بودن ماهیت رژیم برایشان آشکار گردیده و حال در سنگر ضد رژیم قرار گرفتهاند. بى شک افق پیشروى آزادیخواهان بیش از هر زمان دیگرى روشن است و دیکتاتورها رو به نابودى قدم بر میدارند، ماهیت رژیم آخوندى این واقعیت را به جهانیان ثابت کرد که کرد و مبارزه برحقش هیچ ضدیتى با حقوق اولیه انسانى و آزادى ندارد و این آخوندها هستند که براى جامعه بشرى مضرند و باید در انتظار سرنوشت صدام ، قذافى، اسد و دیگر دیکتاتورهاى تاریخ باشند.